بر اساس the Fermi paradox منطقی می تواند باشد که در این فضای نامتناهی، تعداد زیادی از انواع حیاتِ بسیار پیشرفته وجود داشته باشند اما چرا تماس و ملاقاتی با آنها صورت نگرفته است؟
محافظه کارترین جواب می تواند این باشد که جهان آنقدر وسیع است که حتی اگر موجودات پیشرفته ای باشند امکان عبور از یک سو به سوی دیگر عملا ناممکن است. چیزی شبیه اینکه دو کودک ساکن کوبا و چین بادباکی را در هوا رها کنند و شانس اینکه این دو بادبادک به هم برسند ناممکن است.
البته صدها نظر و ادعای جذاب هم وجود دارد که به سئوال بالا پاسخ می دهد. مثلا اینکه، موجودات فضایی، زمین را می شناسند و ما را زیر نظر دارند، یا اینکه خیلی وقت است در بین ما هستند و تصمیمات ما را کنترل می کنند. شاید هم ما در یک محیط مصنوعی، ساخته شده توسط آدم فضایی ها زندگی می کنیم.
ادبیات علمی تخیلی حتی موضوع را به تحول آدم ماشینی ها هم می کشانند و به تئوری تناقض انریکو فرمی اینگونه واکنش نشان می دهند که اغلب موجودات پیشرفته جهان بعد از تحول سریع تکنولوژی، ناگزیزند که به ایجاد ماشین های هوشمند سرعت ببخشند.
مسیری که کمپانی های بزرگ نظیر گوگل مثلا با خرید شرکت های سازنده آدم ماشینی هوشمند deep mind می پیمایند. چون می دانند که در آینده نزدیک، آدم ماشینی ها حرف اصلی را در زمینه تکنولوژی خواهند زد.
اما طبق این سناریو، دیر یا زود، ماشین های با شعور شده، ما را وحشی و معیوب و مضرِ تشخیص می دهند و تمدن حیات طبیعی ولی هوشمند را منقرض می کنند. بنابر این در کهکشان ها، موجود هوشمند فضایی فرصت نمی یابند به قدرتِ انتقال سریع به نقاط دیگر دست یابند چون قبل از آن، توسط ماشین های خود تسخیر و منهدم می شوند.
به عبارت دیگر، موجودات هوشمندِ غیرارگانیک که توسط تمدن های پیشرفته در سیارات مختلف و از جمله خودمان ساخته می شوند آنقدر پیچیده می گردند که وظیفه خود می بینند که در کهکشانها به دنبال تمدن های حیات طبیعی نظیر ما بگردند و آنها را نابود سازند. نویسنده مقاله نمونه ای از یک بازی کامپوتری را که بر اساس این ایده ساخته شده است وصف می کند.
در بازی کامپیوتری mass effect سه نوع نقش برای فردی که وارد این بازی می شود وجود دارد. یا نقش موجودات هوشمند طبیعی را ایفا کند که با آدم ماشینی ها می جنگد ( آدم ماشینی های که معتقدند موجودات طبیعی، وحشی و مضر جهان هستند) یا از گروه آدم ماشینی شود و در سیارات به دنبال حیات طبیعی بگردد تا نابودشان سازد. یا موجود بینابینی ( انسان ماشینی) شود و مسیرمستقلی را بپیمایید و
نویسنده مقاله بعد از معرفی انواع سناریوها مبنی بر اینکه پس چرا آدم های فضایی نمی آیند سعی می کند در پایان مقاله، یک پاسخ همه جانبه تر معرفی کند از اینکه چرا ما شاهد موجودات بسیار پیشرفته فضایی نیستیم؟
در سناریوی آخر، موجودات پیشرفته در سیارات این فضای پهناور، دیر یا زود ( بعد از تحول بی نظیر تکنولوژی، کنترل مرگ و رسیدن به جاودانگی) به این نتیجه با شکوه می رسند که به هیچ چیزی در در بیرون از سیاره خود، محتاج نیستند.
به تعبیر دیگر، کنجکاوی برای کشف دنیاها و موجودات دیگر، همواره به خاطر استعمار، تهیه انرژی جدید، ذخایر، جا و هوای بیشتر می چرخد. اما از دید این نظریه نهایی، موجود پیشرفته فضایی در هر جای جهان و از جمله خودمان، وقتی به بی نهایت شعور و دانش برسد و تبدیل به موجودی خداگونه شود هیچ دلیل و نیازی به اکتشاف جهان ندارد.
برای همین، خبری از موجودات فضایی بسیار پیشرفته که با سرعت خیلی بیشتر از نور جابجا شوند نیست چون اگر در سطحِ تکنولوژی سفر بین کهکشانها باشند بی نیازتر از آن هستند که ضرورتی برای تماس و کشف ما داشته باشند.
وب سایت لاپلاس