اشتراک گذاری
سرطان سینه اغلب در میان زنان بالای ۵۰ سال دیده میشود. زنانی که در سنین پایینتر به این بیماری مبتلا میشوند معمولا یا فرزندان کمسنوسالی دارند و یا در آرزوی داشتن فرزند هستند.
ویکتوریا یکی از این زنان است. او از بیماریاش میگوید: «شبی که زندگی من فروپاشید یکی از عادیترین شبهای زندگیام بود. فوریه سال ۲۰۱۰. بچهها در تختخوابشان بودند و همسرم دیوید در طبقه پایین مشغول تماشای بازی فوتبال آن روز از تلویزیون بود؛ چیزی که بهشدت حوصله مرا سر میبرد. بنابراین فکر کردم زودتر به رختخواب بروم و قبل از خواب سینههایم را معاینه کنم، کاری که مرتب انجام میدادم. وقتی روی تخت دراز کشیدم و با خونسردی داشتم خودم را معاینه میکردم، ناگهان در سینه سمت چپم تودهای غیرعادی احساس کردم، مثل سنگی بود که داخل گوجهفرنگی است. بلافاصله حدس زدم که چیست.
صبح دوشنبه سراسیمه به مطب دکترم رفتم. او گفت در معاینات قبلی این توده را در سینهام احساس کرده بود، اما به من اطمینان داد که چون خیلی جوان هستم و در خانواده ما سرطان سینه سابقه ندارد، این غده نمیتواند سرطانی باشد. اما در عین حال برای اطمینان و راحتی خیالم مرا به کلینیک درمان مشکلات سینه فرستاد. سعی میکردم به خاطر پسران کوچکم که در آن زمان یکی دوساله و دیگری چهارساله بود آرامش خودم را حفظ کنم.
مرحله تشخیص بیماری بهسرعت شروع شد: ماموگرافی، سونوگرافی، تکهبرداری. بعدازظهر همان روز به مطب دکتر فراخوانده شدم. دکتر به آزمایشهایم اشاره کرد و با لحنی آرام گفت: «واقعاً متأسفم، این سرطان سینه است.»
اتاق شروع کرد به چرخیدن دور سرم. نمیتوانستم نفس بکشم، این اولین بار در زندگیام بود که دچار حملات شدید و تشنج عصبی میشدم. دستهای دیوید را که مرا بغل کرده بود احساس میکردم اما دیگر کلمهای از حرفهای دکتر را نمیشنیدم. نمیتوانستم جلوی هجوم این فکر را بگیرم که «من دو پسر کوچک دارم و این بدترین چیزی است که میتوانست برای من اتفاق بیفتد». هرچند طی ماههای بعد فهمیدم «نه، این بدترین شکل ماجرا نیست. بدترین اتفاق این است که فرزندان دچار این وضع شوند».
چون تومور کوچک بود دکترها لازم بود بخشی از سینهام را بردارند نه تمام آن را. سه هفته بعد عمل جراحی شدم و در ماه آوریل فرایند شیمیدرمانی شروع شد. فکر میکردم دارم میمیرم، به همین دلیل شروع کردم به نوشتن کتابی برای دو پسرم که چطور کارهای خودشان را انجام بدهند و همچنین توصیههایی برای دیوید نوشتم که چطور غذاهایی را که بچهها دوست دارند، مثل اسپاگتی یا پنکیک، درست همانطوری که من برای آنها میپختم، بپزد. من و دیوید پشت درهای بسته مکالمات زیادی را با چشمان اشکآلود داشتیم اما زندگی فرزندانمان کاملاً به شکل طبیعی خود ادامه داشت. از محل کار مرخصی گرفتم و در طول روز مراقب همه چیز بودم. شیمیدرمانی طاقتفرسا بود، اما سعی کردم تا آخرین حد توانم آن را تحمل کنم. در اوج دردهای زیادی که میکشیدم چشمان اشکآلود و رنجهای فرزندانم را در نبودنم تصور میکردم. عجیب اینکه اینها به من تسلی میداد و اینگونه سعی میکردم دردی سخت را با کمک دردی سختتر تحمل کنم.
بعد از پایان دوران رادیوتراپی در اکتبر ۲۰۱۰ پزشکان به من گفتند که فعلاً هیچ اثری از سرطان در بدنم دیده نمیشود. این بهترین انگیزه برای ادامه زندگیای پرامید برایم بود. بعد از آن یک دوره ششماهه تحت معاینه بودم، چون امکان بازگشت سرطان وجود داشت.
این تجربه به من یاد داد که چه چیزهایی و چه کسانی در زندگی مهماند. یاد گرفتم که به چشم برهم زدنی روزگار میتواند فرش را از زیر پای ما بکشد. یاد گرفتم که هیچ وقت نه من و نه کسانی که عاشق آنها هستم، ایمن نیستیم.
جِمی (یکی از پسرانم) عاشق آشپزی است و امروز کتاب راهنمایی را که من برای آنها در طول دوران بیماری نوشتم جلویش میگذارد تا برای برادرش غذا درست کند. احتمالاً نمیداند که اهمیت این کتاب چقدر است و با چه حالی نوشته شده، چون بچهها از چیزی خبردار نشدند. وقتی میبینم که میتوانم «باشم» و آنها را «ببینم» که از این کتاب استفاده میکنند، عمیقا احساس خوشبختی میکنم.
الان از نظر جسمی خیلی بهترم، اما از نظر روحی همچنان در این هراسم که مبادا سرطان باز هم هوس شکار مرا بکند. احساس انزوایی که در دوران درمان آزارم میداد، چون فکر میکردم هیچ زن جوانی در سنوسال من در این بیمارستان وجود ندارد که دچار سرطان سینه شده باشد و یا اینکه من جوانترین فردی هستم که تاکنون گرفتار این بیماری شده است، با نهیبی که به خودم زدم برطرف شد و فهمیدم که باید در گروههای حامی شرکت کنم تا ببینم که آیا واقعاً من جوانترین زن بیمارم یا نه. این یکی از مهمترین دلایل حضور من در این گروهها بود. خیلی خوشحالم که این کار را کردم چون به من کمک کرد تا جنبههای شفابخشی از بطن وجودم سر برآورند و به کمکم بیایند.»
ویکتوریا یاتیس، چهلساله، بعد از تشخیص و درمان سرطان خود، گروهی با نام «شبکه جوانان مبتلا به سرطان سینه در انگلیس» تشکیل داد که از بیمارانی حمایت میکند که قبل از ۴۵ سالگی به سرطان سینه مبتلا میشوند.
مولتیویتامینها میتوانند بیشتر مضر باشند تا مفید
بسیاری افراد ویتامین و مکملهای غذایی متنوعی مصرف میکنند، اما بر اساس یک تحقیق جدید برخی از ویتامینها میتوانند به سلامتی ما آسیب برسانند. متخصصان علم تغذیه دائماً در حال بحث بر روی این مسئله هستند که چه چیزی واقعاً برای بدن ما مفید است. اما از مجموعه تحقیقات علمی انجامشده چنین برمیآید که حداقل در مورد مکملهای ویتامین، علم ثابت کرده است که مصرف آنها نمیتواند جلوی بروز بیماریها را بگیرد. حتی در برخی مواقع ویتامینها خطر عوارض قلبی و عروقی، سرطان و مرگ را بسیار بالاتر میبرند.
ریگان بایلی از انستیتوی ملی سلامت امریکا ازجمله کسانی است که به این تصور که مصرف روزانه مولتیویتامینها مانع بروز بیماری میشوند و برای سلامتی مفید هستند به دیده شک مینگرد. او میگوید: «مصرف این ویتامینها نمیتواند یک توصیه پزشکی باشد. اغلب اطلاعات علمی که در حال حاضر در دسترس هستند نشان میدهند که مصرف روزانه این مکملها نمیتواند سلامت عمومی فرد را افزایش دهد و مانع بیمار شدن او شود.» این در حالی است که بسیاری از افراد روزانه ویتامینها و مکملهای بسیاری را مثل نقل و نبات مصرف میکنند. جای این پرسش وجود دارد که، گذشته از نقش بارز بازاریابی و تبلیغات در شیوع مصرف این مواد، چه چیزی باعث شده مردم، با اتکا به دلایل غیرعلمی، برای مصرف این مواد جنبهای حیاتی قائل باشند؟ چگونه خیل عظیمی به این باور رسیدهاند که میتوانند سبک زندگی ناسالم خود را با مصرف روزانه چنین قرصهایی اصلاح و جبران کنند؟
وقتی اصطلاح ویتامین را به کار میبریم منظورمان ترکیبات شیمیایی است که واژه ویتامین قبل از آن قرار میگیرد مثل ویتامین A که به بهبوددهنده بینایی معروف شده حال آنکه موادی مثل کلسیم، پتاسیم، و بتاکورتین هم عملکرد مشابهی در بدن دارند. نمیتوان انکار کرد که کمبود درازمدت ویتامینهای خاصی در بدن موجب بیماری و اختلال در سلامتی ما میشود، اما پرسش اصلی این است که آیا مکملهای ویتامین برای سلامت فردی ضروری هستند. اگر رژیم غذایی شما مملو از میوهها و سبزیجات و غلات باشد شرایط خوبی برای بدن شما ایجاد میشود که بتواند ویتامینهای مورد نیاز خود را به طور روزانه دریافت کند. اما اگر شما مکملهای ویتامین را در کنار غذاهایی مصرف کنید که مملو از ویتامین و مواد معدنی هستند، سطح ویتامین بدن شما به حدی بسیار بیش از آنچه سازمان جهانی سلامت (WHO) تعیین کرده، میرسد و این به معنای مصرف یش از حد (overdose) است.
البته کسانی که دچار کمبود ویتامین در بدن خود هستند باید با تجویز پزشک از این ویتامینها استفاده کنند، در غیر این صورت فردی که سلامت عمومی او در حد نرمال و طبیعی است و احتمال کمبود ویتامین در بدن او نمیرود، از مصرف مولتیویتامینها نتیجه معکوس میگیرد. معمولا قرصهای مولتیویتامین مملو از ویتامینهایی هستند که برای مصرف روزانه شما توصیه شدهاند: ویتامینهای A، C، E، آهن، کلسیم،… . شما در صورتی نیاز به چنین مکملهایی خواهید داشت که از هیچ گونه غذا و خوراکیهای دارای ویتامین و مواد معدنی استفاده نکنید.
وقتی از یک ماده مفید بیش از حد استفاده کنید ممکن است اتفاقات ناگواری رخ دهد. تحقیقات زیادی در زمینه استفاده نابهجا و بیرویه از مولتیویتامینها انجام شده است که در یکی از آنها با بررسی حدود ۴۰۰ هزار بیمار این نتیجه به دست آمده که مشکلات آنان ناشی از استفاده از مکملهای ویتامینی بوده است. در سال ۲۰۰۷ تحقیق دیگری انجام شد که نشان داد استفاده از مکملهای مولتی ویتامین در زنان موجب بروز سرطان پوست در آنها میشود. حال که مصرف مولتی ویتامین چنین عوارض هشداردهندهای دارند آیا میتوان از ویتامینهای تکعنصری، مثل قرصهای ویتامین A، استفاده کرد؟ پاسخ صریح به این پرسش این است: برای افراد سالم تقریباً خیر.
ویتامین A را میتوان در مرکبات و سبزیجات یافت. تمام آنچه از این ویتامین نیاز دارید با یک فنجان سیبزمینی یا یک سوم فنجان کدو تنبل و یا یک هویج در اندازه متوسط تأمین میشود. این مقدار ویتامین را همچنین میتوانید در سبزیجاتی مثل اسفناج (در حد دو فنجان) پیدا کنید. تحقیقات متعددی که در زمینه قرصهای ویتامین A انجام شده نشان میدهد مصرف بیش از حد آنها موجب سرعت بخشیدن به سرطان ریه در میان افراد سیگاری میشود و حتی افزایش این احتمال تا ۲۸ درصد تخمین زده شده است. در مورد کلسیم نیز توصیههایی به زنان شده است مبنی بر اینکه استفاده از آن به شکل قرص به استحکام استخوانهای آنها کمک فراوان میکند. این در حالی است که این ویتامین را میتوانید در میان انواع شکلات و کارامل پیدا کنید. همچنین سه فنجان شیر و دو فنجان ماست در روز میتوانند نیاز بدن شما را به کلسیم تأمین کند. تحقیقات ثابت کردهاند که استفاده از مکملهای کلسیم به شکل قرص میتواند نتیجه معکوس داشته و موجب افزایش خطر شکستگی استخوان در میان زنان بشود. علاوه بر این، نتایج حاصل از چهار تحقیق مجزا نشان میدهد بیمارانی که از مکملهای کلسیم استفاده میکنند پیش از سایرین در خطر مرگ ناشی از بیماریهای عروقی هستند. ویتامین E را میتوان در دانه گندم، سبزیجات تیره برگپهن، انواع آجیل و تنقلات و همچنین در انواع روغنهای گیاهی یافت. این ویتامین نیز همانند ویتامینهای دیگر، در صورتی که سطح آن در خون بیش از حد طبیعی باشد، عوارض جدی بر سلامتی فرد دارد. در تحقیقی که در مورد تأثیر مکملها در جلوگیری از بروز سرطان انجام شد، این نتیجه به دست آمد که استفاده افراطی از ویتامین E خطر ایست قلبی را بهشدت افزایش میدهد. در تحقیق دیگری که روی ۱۳۵هزار بیمار انجام شد این نتیجه به دست آمد که بین استفاده از مکملهای ویتامین E و افزایش میزان مرگومیر رابطه مستقیم وجود دارد، تا جایی که برخی محققان تا آنجا پیش رفتهاند که به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی نباید مکمل ویتامین E مصرف کرد.
مواد شیمیایی موجود در پلاستیک میل جنسی زنان را کاهش میدهد
مواد شیمیایی موجود در کفپوشهای پیویسی، پردههای پلاستیکی حمام، داشبورد ماشینها و غذاهای آماده میتوانند موجب پایین آوردن میل جنسی زنان شوند. بر اساس تحقیقات انجامشده، میان مواد افزودنی به پلاستیکهای نرم که در هر خانهای یافت میشوند، و کاهش سطح انگیزش جنسی رابطه مستقیمی وجود دارد. محققان دریافتند زنانی که بالاترین سطح اسید فتالین را در خون خود دارند دو برابر بیش از سایر زنان به درخواست رابطه جنسی همسرانشان دست رد میزنند. فتالین یک ماده شیمیایی ساخته دست بشر است که مشخص شده بر روی هورمونهای طبیعی که برای سلامت کلی بدن حیاتی هستند، اثر میگذارد. این ماده از طریق تنفس یا بلع وارد سیستم بدن ما میشود. مطالعات پیشین در زمینه اثرات زیانبار این ماده تأثیر آن را در بروز دیابت و آسم تأیید کرده بودند. کار به جایی رسیده بود که سال گذشته سازمان جهانی سلامت (WHO) در مورد «جدی بودن اثرات این ماده بر سلامتی انسان» هشدار داده بود. علاوه بر این، مواد پلاستیکی به دلیل تأثیری که بر مغز پسربچهها میگذارند و موجب بروز گرایشات زنانه در آنها میشوند، منع شده بودند.
بر اساس نتایج جدیدترین تحقیقی که در کنفرانس سالانه انجمن داروهای بازتولیدی امریکا مطرح شد، این ماده، علاوه بر داشتن عوارض جسمی، آثار زیانبار روانی نیز در پی دارد. دکتر امیلی بَرِت از دانشکده پزشکی دانشگاه روچستر امریکا در اولین تحقیق خود روی این موضوع میزان اسید فتالین موجود در ادرار ۳۶۰ زن باردار با میانگین سنی ۲۰ تا ۳۰ سال را اندازه گرفت. وی همچنین از آنان در مورد میزان تمایل جنسیشان در ماههای منتهی به بارداری پرسید. در میان این زنان آن دسته که بیشترین میزان اسید فتالین در بدن آنها دیده شده بود، اظهار کردند که پیش از بارداری تقریباً فاقد رابطه جنسی بودهاند و یا کمترین حد ممکن از رابطه جنسی را با همسر خود داشتهاند. البته دکتر برت به تأثیر این ماده شیمیایی بر روی استروژن و تستوسترون، که نقش مهمی در انگیزش جنسی زنان دارند، مشکوک است اما معتقد است هنوز نمیتوان توضیح دیگری به غیر از بالارفتن سطح اسید فتالین دربدن زنان، برای چنین عارضهای پیدا کرد. به اعتقاد او، یکی دیگر از مهمترین منابع تولید این اسید در بدن غذاهای آماده و بستهبندیشده است که تأثیر شدیدی بر کاهش میل جنسی دارند. وی توصیه اکید میکند که زنان در دوران بارداری از فستفودها و غذاهای آماده پرهیز کنند زیرا بر جنین آنها تأثیر منفی میگذارد. دکتر برت میافزاید برای کفپوش کردن منزل حتماً باید از مواد چوبی و طبیعی استفاده شود و پردههای حمام نیز باید از مواد پلاستیکی به صفحات شیشهای تغییر یابند.
هنگام گرسنگی تصمیمات بهتری میگیرید
نتایج یکی از تحقیقات جدید که محققان دانشگاه اوتریخت در هلند انجام دادهاند نشان میدهد مغز مابا معده خالی کارکرد بهتری در سیستم پاداش خود دارد و این موجب میشود تصمیمات درازمدت بهتری بگیریم. ممکن است تصور کنید که قبل از اتخاذ تصمیمهای بزرگ بهتر است به قدر کافی غذا خورده و سیر باشید اما تحقیقات جدید عکس این تصور را ثابت کردهاند. «وضعیتهای احساسی شدید» که اصطلاحاً برای توصیف وضعیتی از بدن به کار میرود که در آن احساسات انسان با محرکی مثل گرسنگی به حداعلای خود میرسد، در واقع موجب افزایش توانایی شما در تصمیمگیریهای درازمدت میشود.
محققان برای انجام این تحقیق دو تجربه مجزا را روی گروهی از دانشجویان انجام دادند تا متوجه شوند که آیا گرسنگی میتواند برای تصمیمگیریهای استراتژیک عامل مؤثری محسوب شود یا خیر. در تمامی این تجربهها دانشجویان به دو گروه مختلف تقسیم شدند: گروه گرسنه و گروه سیر. شرکتکنندگان گرسنه تقریباً به مدت ۱۰ ساعت و نیم قبل از انجام آزمایش هیچچیزی نخوردند اما به شرکتکنندگان سیر، صبحانه کاملی داده شد که در آن میتوانستند هر چقدر که میخواستند بخورند و بنوشند. در تجربه اول، دانشجویان در نوعی بازی با کارت شرکت داده شدند. بازی به گونهای بود که هر کارتی می توانست نمایانگر تصمیمگیریهای واقعی در زندگی همراه با ریسکها و پاداشهای مختلف آن باشد. جالب است که گروه گرسنه بهتر از گروه سیر در این زمینه عمل کردند و توانستند به فهم بهتری از الگوی پاداشهای درازمدت در مقابل دستاوردهای کوتاهمدت دست یابند.
بنا به نتایج این تحقیق، که در نشریه PLOS ONE به چاپ رسید، افرادی که در طول شب گرسنه بودند در اتخاذ تصمیمهای پیچیده عملکرد بهتری نسبت به گروه سیر داشتند. در تجربه دوم، شرکتکنندگان با پاسخ دادن به مجموعهای از سؤالات ملزم میشدند بین گرفتن مقدار اندکی پول در چند لحظه دیگر و گرفتن پول زیادی در آینده، یکی را انتخاب کنند. این تجربه نیز نتایج تجربه قبل را تأیید کرد، زیرا شرکتکنندگان گرسنه به گرفتن پول زیاد در آینده رأی دادند در حالی که شرکتکنندگان سیر به مقدار اندکی پول در همان لحظه رضایت دادند. این اولین تحقیق نیست که نتایج تحقیقات گذشته را در مورد وضعیتهای احساسی شدید به بحث میکشد و نشان میدهد که گرسنگی ضرورتاً افراد را حریصتر نمیکند بلکه موجب میشود آنها بیشتر روی حس درونی خود برای اتخاذ تصمیمهای پیچیده که نتایج نامشخصی دارند تکیه کنند. اگرچه نتایج این تحقیقات بحثبرانگیز است، اما بد نیست یک بار زمانی تصمیم مهمی بگیرید که معدهتان از شما طلب غذا میکند.
مشاجره با همسرتان شما را چاق میکند
جنگ و دعواهای زناشویی و افسردگی ناشی از آن میزان سوخت کالری را بعد از خوردن غذا بهشدت پایین میآورد. زوجهایی که در چنین وضعیتی به سر میبرند سالانه ۱۰ کیلوگرم اضافه وزن پیدا میکنند. آنها همچنین دارای سطح بالایی از انسولین در خون خود هستند که موجب باقی ماندن چربی در بدن میشود و عامل بالا رفتن تریگلیسیرید خون بعد از خوردن غذای سنگین است. پژوهشگران دانشگاه ایالتی اوهایو به همین دلیل بر این نکته تأکید دارند که درمان مشکلات ذهنی مهمترین عامل در به دست آوردن سلامت جسم است. این تحقیقات در پی تحقیقات پیشینی انجام شده است که نشان میدهد زنانی که استرس بیشتری را در زندگی تحمل میکنند سوختوساز بدنشان کندتر میشود و نسبت به سایر افراد روزانه حداقل ۱۰۰ واحد کالری کمتری میسوزانند. بر اساس این تحقیقات، انسانها معمولا هر چهار پنج ساعت یکبار غذا میخورند و در اغلب اوقات شام را به همراه همسر خود صرف میکنند. به همین دلیل میتوان گفت وعدههای غذاییای که زوجهای متخاصم با هم صرف میکنند کارزار اصلی اختلاف در یک ازدواج مشکلدار است که میتواند در درازمدت آثار زیانباری بر الگوهای متابولیک بدن داشته باشد؛ آثاری که ریشه در خصومت بین زوجین و افسردگی آنها دارد.
محققان برای بررسی این موضوع ۴۳ زوج سالم را با میانگین سنی ۲۴ تا ۶۱ انتخاب کردند. هر یک از زوجها حداقل سه سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. در بخش اول این آزمایش، شرکتکنندگان باید پرسشنامههایی را پر میکردند که شامل اطلاعاتی در مورد میزان رضایت آنان از وضعیت زناشویی و ازدواجشان، مشکلات روحی قبل از ازدواج، و نشانههای افسردگی در آنان بود.
در طی دو روز قبل از انجام این آزمایش، شرکتکنندگان در هر وعده غذایی به خوردن غذاهایی نظیر تخممرغ، سوسیس، بیسکویتهای کرمدار و سسهای گوشتی مشغول شدند که روزانه مجموعاً ۹۳۰ کالری و ۶۰ گرم چربی دریافت میکردند. دو ساعت بعد از هر وعده غذایی، از زوجها خواسته میشد تا در مورد یکی از موضوعاتی که قبلاً محققان در مورد آن تحقیق کرده و از مجادلهآمیز بودن آن بین زوجین مطمئن شده بودند، بحث کنند. موضوعات مشترک مجادلهآمیز اغلب مسائل مالی و روابط و مسائل مربوط به فامیل طرفین بود. محققان اتاق را ترک و مباحثات داخل اتاق را فیلمبرداری کردند تا بتوانند کنش و واکنشهای بین دو نفر را در ردههایی مثل عارضهای روانشناختی، مشاجرهای آزاردهنده، خصومت و یا کوتاه آمدن و عقبنشینی از بحث، مقولهبندی کنند.
بعد از صرف غذا، میزان کالری سوختشده (در اثر تبدیل غذا به انرژی)، از ۲۰ دقیقه بعد از صرف غذا تا هفت ساعت بعد از آن، اندازهگیری شد. محققان پس از بررسی نمونه خون و اندازهگیری میزان گلوکز، انسولین و تریگلیسیرید به این نتیجه رسیدند که زوجهایی که به مشاجرات لفظی شدیدی پرداخته بودند ۳۱ درصد کالری کمتری سوزاندند و میزان انسولین خون آنها ۱۲ درصد بیش از زوجهایی است که رابطه خوبی با یکدیگر داشتند.