برای یک مرد توضیح دادن این مسائل و واکنش نشان ندادن نسبت به تغییر حالت صورت های ما وقتی دارد اشکال مختلف ختنه دختران در دنیا را توصیف می کند، سخت است، اما می گوید: «چهره هایتان در هم می رود و حتی گاه اشک می ریزید، اما من خوشحال می شوم اگر با این تحقیقات و کتاب حتی یک دختر از ختنه نجات پیدا کند.» این بخشی از گفته های کامیل احمدی، پژوهش گر و نویسنده کتاب است با عنوان «به نام سنت» که پژوهشی در زمینه ختنه زنان در ایران است، که روز شنبه (شش بهمن/ 17 فوریه) هم زمان با روز جهانی مبارزه با ختنه دختران در اندیشگاه فرهنگی کتاب خانه ملی از آن رونمایی شد. احمدی در همین مراسم که به غیر از او چندین سخنران دیگر هم داشت، جزییاتی در این رابطه را مطرح کرد. این گزارش درباره همین نشست است.
من پیش از رفتن به این برنامه در کتاب خانه ملی کتابی با موضوع ختنه دختران در آفریقا خوانده بودم، اما شنیدن شرح مجدد ماجرا از کسی که در این باره تحقیق کرده است، همه درد را یک باره مستولی می کند. وقتی می گوید: «بسیاری از ختنه ها با تیغ ریش تراشی مردان و با شرایط غیربهداشتی و برای ختنه (که در بسیاری از مناطق ایران به «سنت کردن» معروف است) چند دختربچه به کار می رود.» آه از نهاد هر شنونده ای بلند می شود. یا وقتی می گوید: «بسیاری از دختران گمان می کنند این اتفاق برای همه دختران رخ می دهد و تا سال ها با آسیب های کوتاه و بلندمدت ختنه دوام می آوردند، اما وقتی به شهر می روند، به پزشکی مراجعه می کنند، یا دانشجو می شوند، تازه می فهمند چقدر مورد خشونت واقع شده اند.»
آقای کامیل احمدی، پژوهش گر مردم شناسی که سال های موضوع ختنه در دنیا و ایران را بررسی کرده و چند قبل کتابش با عنوان «به نام سنت» با همین موضوع منتشر شده است، تاکید دارد که قدرت واقعیت ختنه دختران در تمام دنیا از دین گرفته می شود و نمونه های آن در همه ادیان از گذشته تا امروز وجود دارد. او در این برنامه یادآور شد: «هیچ ارتباط مستقیمی بین دین اسلام و ختنه دختران وجود ندارد و در بررسی هایی که از ابتدای دین اسلام تا امروز مورد مطالعه قرار گرفته، هیچ حکم فقهی با موضوع ختنه دختران صادر نشده است.»
احمدی از جمله پژوهش گرانی است که در کشورهای مختلف آفریقایی همچون سومالی، کنیا، سودان کار میدانی با موضوع ختنه دختران و زنان داشته است و می گوید: «شنیده بودم که این موضوع در محیط زندگی خودم یعنی استان کردستان هنوز وجود دارد و زنان خانواده و فامیل خودم هم تا چند نسل قبل در کودکی ختنه شده بودند و به همین دلیل شروع بررسی ها از استان کردستان بود و در ادامه به استان های کرمانشاه، آذربایجان غربی و نیز استان های جنوبی به خصوص هرمزگان هم رسید. طبق این بررسی ها بیشترین فراوانی ختنه دختران هنوز در استان هرمزگان وجود دارد و طی این تحقیق چندساله متوجه روند کاهشی ختنه دختران به خصوص در استان کرمانشاه بودیم.»
او به تلاش های سازمان های جهانی برای مبارزه با این عمل و نام گذاری یک روز برای آن اشاره کرد و گفت: «در تعریف این سازمان ها قطع کامل یا ناقص و مثله سازی قسمت هایی از کلیتوریس را ختنه می دانند و براساس این تعریف چهار نوع از ختنه در کل دنیا وجود دارد که سخت ترین مدل آن یعنی قطع کامل (فرعونی) در آفریقا و سبک ترین و کم آسیب ترین مدل در ایران اتفاق می افتد و از این منظر نقطه امیدی برای ما وجود دارد.»
این پژوهش گر به عوارض ختنه برای دختران اشاره کرد و گفت: «درد و سوزش، خون ریزی و تشنج، بی هوشی و عفونت های مختلف در زمان انجام ختنه تا چندین هفته ادامه دارد گاه به نقص عضو و حتی مرگ دختر می انجامد. در بلندمدت نیز متناسب با نوع ختنه و شدت نقص عضو عفونت، سوزش در دفع ادرار و انواع عوارض جنسی و روانی را تحمل می کنند. از همه مهم تر این که معمولا این دختران از قبل در مورد ختنه شدن تشویش و دلهره دارند و اجباری بودن و تقلا کردن در زمان انجام این عمل فشار روانی زیادی به کودک وارد می کند… ضمن این که باید به همه این موارد مهارت ختان (زن ختنه کننده که معمولا یک زن مسن است) و نیز تیغی را هم که استفاده می کند، اضافه کنیم.»
براساس این گزارش طبق یافته های این محقق دلایل ختنه دختران و زنان عموما به مسائل اعتقادی برخی جوامع بر می گردد و در بیشتر موارد ناشی از نوعی عرف اجتماعی است. به این ترتیب که جامعه ای که ختنه در آن صورت می گیرد، معتقد است این عمل باعث پاکدامنی دختران و سر به راه شدن و کاهش میل جنسی و… در آن ها می شود و به همین دلیل دختران و زنانی را که ختنه نشده اند، ناپاک و نجس می دانند که دست به هر چیز به خصوص غذا بزنند، نجس و ناپاک است. علاوه بر تلاش این عمل برای کاهش میل جنسی دختران ختنه نشده تحت فشار اجتماعی زیادی هستند، طوری که بعضا پس از چند سال خودشان داوطلب این کار می شوند تا از این فشار اجتماعی رها شوند.
احمدی می گوید: «نمونه های ختنه دختران تا امروز در میان گروه های یهودیان آفریقایی یا مسیحیان ارتدوکس کنیا و بعضی از مسلمانان ایران و کشورهای عربی و غیرعربی دیده می شود و از آن جا که ریشه ختنه دختران و زنان را حتی تا فراعنه مصر هم پیدا کرده اند، نمی توان گفت مربوط به یک قومیت و دین خاص در دوره ای مشخص بوده است.» او هم چنین می گوید در جریان این بررسی میدانی چندساله که حالا کتبا شده، بارها و بارها به مراجع مختلف در میان شیعه و سنی مراجعه داشته و متوجه ختنه دختران شده است و حتی چهار فرق اصلی اهل تسنن با وجود تفاوت در این مورد بارها روی اجرای این عمل تاکید کرده اند. البته در بیشتر موارد مراجع دینی برای آن حکم قطعی صادر نمی کنند، اما آن را تکلیفی روی دوش خانواده می دانند و با همین فشار بیرونی اجرای ختنه را تضمین می کنند.
طبق این بررسی فراگیری ختنه دختران در میان گروه های مختلف مذهبی حتی در یک شهر متفاوت است و نمی توان برای آن قاعده خاصی قرار داد، چه این که اهل تسنن در سیستان و بلوچستان ختنه دختران را انجام نمی دهند، اما در برخی از استان های دیگر این عمل را انجام می دهند و به همین دلیل باید گفت بیشتر از آن که ختنه تحت تاثیر سنت باشد، تحت تاثیر مسائل اجتماعی و عرف آن جامعه است و در صورتی که با آگاهی این عرف شکسته شود، ختنه هم دیگر اجرایی نمی شود. احمدی می گوید در جریان این بررسی بسیاری از روستاها با شرایط یکسان در کنار هم قرار داشتند، اما در یکی ختنه دختران بود و در یکی دیگر ختنه نمی کردند.»
شهلا اعزازی، مدیرگروه مطالعات، زنان انجمن جامعه شناسی نیز در این جلسه حضور داشت گفت: «این موضوع در نقاط مختلف دنیا به اشکال مختلف از مثل کردن و دوختن انجام تناسلی زنان گرفت تا بریدن بخشی از آن وجود داشته و خوشبختانه آن چه در ایران وجوددارد، سبک ترین نوع مثله سازی است که با پراکندگی زیادی در چند استان انجام می شود.»
او به روند انجام ختنه اشاره کرد و گفت: «معمولا زنی مسن به نام ختان یا بی بی به خانه ای می رود که چند دختر هم سن و سال را جمع کرده اند و در همان جا با یک تیغ ختنه آن ها با هم انجام می شود. معمولا ختان ها سن و سال زیادی دارند و این امیدواری وجود دارد که تا یک نسل دیگر و عدم جانشین پروری میان آن ها و عدم تمایل دختران نسل جدید به ختنه، این عمل اشتباه حذف شود. البته بعضا دیده شده که بسیاری از خانواده ها دختران خود را حتی به کشورهای حوزه خلیج فارس می فرستند تا آن جا ختنه شوند و در حال حاضر این اقدام تبدیل به نوعی پرستیژ در جنوب ایران شده است.»
اعزازی به رفتارهای زنان در زمان ختنه دختران اشاره کرد و گفت: «برخلاف مراسم ختنه پسران که با سور و سات و شادی در خانه و محله همراه است، ختنه دختران پنهانی و در خفا انجام می شود و همین مسئله باعث شده دختران و زنان نسبت به آگاهی جامعه خود از این عمل بی اطلاع باشند. معمولا زنان و دختران نمی دانند که این عمل تلخ و سخت برای همه زنان نیست و به همین دلیل راضی به صحبت در مورد آن با دیگر زنان نمی شوند.
او می گوید مسئله ختنه دختران موضوع زنانه است و متاسفانه هرچقدر یک زن در کودکی خود سختی و در کشیده باشد، باز هم راضی به انجام این عمل برای دختر خود می شود. همه بخش های ختنه را زنان مدیریت می کنند و مردان در این مورد مسئولیت را به زنان محول کرده اند و به نظر می رسد علت این اقدام زنان حفظ اعتماد مردان و نگه داشتن قدرت محول شده مردان به آن هاست.»
شیما قوشه، کارشناس ارشد حقوق جزا، یکی دیگر از حاضران در این جلسه بود که در مورد امکان پی گیری دیه ختنه طبق قانون صحبت کرد و گفت: «در حال حاضر در 17 کشور آفریقایی ختنه دختران منع شده و حتی در برخی از کشورها علاوه بر منع قانون اقدام به «جرم انگاری» هم کرده اند و در بسیاری از کشورهای اروپایی مهاجرپذیر ختنه دختران را حتی برای مهاجران خود منع کرده اند.»
قوشه می گوید:«طبق قانون هرگونه آسیب به کودکان زیر 18 سال ممنوع و جزو جرایم عمومی محسوب می شود و می توان این آسیب را بدون قید مرور زنان پی گیری حقوقی کرد. بر این اساس طبق قانون [این عمل] ذیل عنوان «نقص عضو»، «زوال منفعت» مشمول «دیه» و «ارش» می شود و فرد می تواند از کسی که مرتکب عمل ختنه شده، در هر دوره ای از زندگی خود شکایت کند. البته این موضوع به دلیل ترسی که در یک جامعه کوچک وجود دارد، معمول نیست.»
نسرین احمدی پور، به عنوان کسی که خودش قربانی ختنه دختران بوده، در این مطالعات همراه کامیل احمدی شده است و در رابطه با تجربه خودش در این زمینه این طور توضیح می دهد: «در شش سالگی ختنه شدم و تمام هم نسلی های من در کردستان این تجربه را داشته اند. من در روند این بررسی متوجه شدم که این زنان دچار عدم یا کاهش ارتباط جنسی با همسر، فرار از رابطه جنسی و فرزندآوری، دردهای بسیار و… بوده اند و مهم تر این که مردان این زنان را متهم به عدم تمکین می کنند و این زنان با تمایل خودشان برای همسر دوم شوهر خود اقدام می کنند. مسئله سنتی بودن ختنه را نباد بیش از اندازه پروش داد و بیشتر باید روی مسائل آموزشی و آگاهی بخشی به زنان کار کرد تا خود آن ها با دیدن و شنیدن ابعاد مختلف آسیب های فیزیولوژیکی و روحی و روانی ختنه از این عمل جلوگیری کنند.»
کامیل احمدی در بخش دیگری از این مراسم، در پاسخ به این سوال که مسئله توسعه یافتگی مناطق محروم و روستایی که عمده ختنه ها در آن جا صورت می گیرد تا چه اندازه در کاهش آن موثر است، پاسخ داد: «در این بررسی ها 10 شاخص مهم را مورد بررسی قرار دادیم که میزان ثروت، تحصیلات و توسعه و امکانات زندگی جزو شاخص های مهم بودند و به این نتیجه رسیدیم در صورت وجود هر یک یا چند مورد از این شاخص ها ختنه بسیار کاهش می یابد. در عین حال روند مطالعات نشان داد با توسعه مناطق روستایی و افزایش سطح بهداشت و آموزش ختنه دختران کاهش نزولی داشته است و می تواند امیدوار بود با همکاری وزارت بهداشت و بهیاری های روستایی این آگاهی بیشتر هم شود.»
او به سختی این پژوهش برای خودش به عنوان یک مرد کرد اشاره کرد و گفت: «وقتی فهمیدم زنان خانواده و فامیل خودم هم این عمل را انجام می دهند، واکنش منفی نداشتم و در این دوران برای انجام این تحقیق کاملا علمی و بدون جانب داری پیش رفتیم. اما از سوی اعضای فامیل و خانواده بسیار تحت فشار و تحقیر بودم. چون معمولا به یک مرد در مورد این موضوعات زنانه ورود نمی کند و همین مسئله حساسیت برانگیز بود و هرگز مورد مقبولیت قرار نمی گرفت. فارغ از این ها همیشه و حتی در همین جلسه وقتی در مورد ختنه زنان و دختران حرف می زدم، چهره زنان با درد و غمی سخت در هم می رفت و دیدن این لحظات برای زنان واقعا برایم سخت و سنگین بود.»