آرش کمانگیر

آرش کمانگیر از افسانه تا واقعیت

سعید نفیسی یکی از بزرگان ادبیات فارسی بر این باور است که مرد هر چه بزرگتر باشد، زندگی او در هاله ای از ابهام خواهد بود و در واقع مرز بین افسانه و واقعیت در زندگی اش گُم می شود.

آرش کمانگیر از جمله مردان و پهلوانان ایران است که حضور و بودش همیشه با ابهامات فراوانی همراه بوده. همیشه این سوال وجود داشته که آیا پهلوانی به نام آرش کمانگیر وجود داشته ؟ ایا داستانی که درباره او می گویند واقعیت دارد؟ اگر به راستی چنین شخصیتی وجود نداشته ، چگونه این داستان نسل به نسل و سینه به سینه به ما رسیده و افراد بسیاری در مورد آن صحبت کرده اند؟
بدون شک ایران همیشه در دوره های مختلف تاریخی مردان، پهلوانان و حماسه آفرینانی داشته است که جان خود را در راه دفاع از خاک و حفظ مرز و بوم از دست داده اند. تجربه هشت سال دفاع مقدس نمونه بارز و عینی داستان پهلوانانی مثل رستم، آرش کمانگیر، سام، گیو، گودرز، رهام، میلاد و …. است.

داستان آرش

در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسیاب سپاهیان ایران را در مازندران محاصره می‌کند. سرانجام منوچهر پیشنهاد سازش می‌دهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را می‌پذیرند و برای پذیرش این پیشنهاد سازش و کوچک‌انگاری ایرانیان پیشنهاد می‌کنند که یکی از پهلوانان ایرانی بر فراز البرز تیری بیندازد و جای فروافتادن آن تیر، مرز ایران و توران شناخته شود.
در ایران کسی دلیری این کار را به خود نمی‌دهد. آرش که پیک لشکر ایران بود پیامی را به لشکر توران می‌برد. پادشاه توران برای کوچک شماردن بیشتر ایرانیان خود آرش را برمی‌گزیند و آرش ناگزیر به پذیرش این کار می‌شود. از آن سو در لشکر ایران همه بر آرش خرده می‌گیرند که چرا این پیشنهاد را پذیرفتی و اینکه این کار مایه ننگ ایران خواهد شد.
آن گاه آرش بر فراز دماوند می‌رود و تیر را در چله کمان گذاشته و پرتاب می‌کند. آرش که همه هستی و توانش را برای پرتاب تیر گذاشته بود، پس از این تیراندازی از خستگی جان می‌دهد؛ پیکرش پاره‌پاره شده و در خاک ایران پخش می‌شود و روانش در تیر دمیده می‌شود. تیر از بامداد تا هنگام غروب خورشید پرواز کرده و در کنار رود جیحون یا آمودریا بر درخت گردویی فرود می‌آید، که آنجا مرز میان ایران و توران خوانده می‌شود. بر پایه برخی واگویه‌ها اسفندارمذ تیر و کمانی که به آرش داده بودند و گفته بودند که این تیر بسیار دور خواهد رفت اما هر کس که تیری با آن بیندازد، جان خواهد داد. با این همه آرش آماده از خودگذشتگی بود و آن تیر و کمان را گرفت.
بسیاری آرش را از نمونه‌های بی‌همتا در اسطوره‌های جهان دانسته‌اند؛ وی در ایران، نماد جانفشانی در راه میهن است.

آیا آرش کمانگیر واقعا وجود داشته است؟

تعریف ساده ای که از استوره می توان ارایه داد این است که اساتیر واقعیات تاریخی هستند که به مرور زمان و نقل سینه به سینه ، شاخ و برگ پیدا کرده اند و به گونه اغراق آمیز درآمده اند اما به هر روی ریشه ای تاریخی و واقعی دارند.
ما در تاریخ اساتیری‌‌مان پهلوانی به نام آرش داریم که برای همه ایرانیان یک نام آشنا و مقدس و نماد یک شخصیت فداکار و ایران‌پرست است. همانگونه که سرگذشتش را بارها و بارها شنیده و خوانده ایم، در جنگ ایران و توران، که سرنوشت بازپس‌گیری خاک ایران به اندازه ی پرتاب یک تیر بستگی داشت ، آرش دلاور ایرانی این کار را پذیرفت و تیری که او در سپیده دم و از فراز البرز رها کرد، به هنگام غروب، بر درختی در کنار جیحون نشست و تمامی خاک ایران از تورانیان بازپس گرفته شد، اما آرش که تمامی نیرو و توانش را بر سر پرتاب این تیر گذاشته بود، پس از تیرانداختن جان به جان آفرین سپرد..
ارشک(اشک) بنیانگذار شاهنشاهی پارت که توانست ایران را از بیگانگان سلوکی بازپس گیرد نیز در حین تلاش برای گسترش منطقه‌ی نفوذ خود در شرق ایران ، در جنگ با قبایل تورَهیا (توران) در ناحیه ای میان سیردریا و آمودریا (همان جیحون) ، یعنی در سرزمینی که اکنون بخش میانی کشور ازبکستان است ، کشته شد.
همانگونه که می دانیم سواران پارتی به چابک‌سواری و مهارت و قدرت در تیراندازی شهره اند.
فردوسی بزرگ شاهان اشکانی را از نژاد آرش می داند. (نگاهی به پادشاهی اشکانی در شاهنامه بیندازید)
همچنین بر روی سکه هایی از دوره ی اشکان برجای مانده ، نگاره‌ی اشک یکم (ارشک) به همراه تیر و کمانی که به دست دارد ترسیم شده ؛ مشابه نگاره هایی که امروز از آرش کمانگیر می بینیم.
از این رو برخی اساتید و پژوهشگران ما معتقد هستند که این ارشک می بایست همان آرش کمانگیر استوره ای باشد.

همچنین از واکاوی نام ارشک بنیان گزار دودمان اشکانی می توانیم به ادله دیگری در تصدیق صحبت دست پیدا کنیم. نام ارشک رو واکاوی می کنم:
ارشک Arashk > در زبان اوستایی = ارشخ و در پهلوی = ارش / آرش گردیده است.
در زبان اوستایی و در کل پارسی میانه ( پهلوی ) ارشخ / آرش به معنی ” تیر انداز ” است.
در نتیجه نام ارشک به معنی تیر انداز یا همان کمان گیر است = ارشک یعنی کسی که کمان را می گیرد و تیر اندازی می کند.
با توجه به سنت پهلوانی که میراث دودمان اشکانی است و بیشتر پهلوانان شاهنامه مانند رستم که شاید همان رستم سورن پهلو “سورنا” باشد؛
آرش کمان گیر نه تنها افسانه نیست، بلکه احتمالا همان ارشک بنیان گزار دودمان اشکانی “ارشکیان” است. ناگفته نماند اشکانیان معروفترین و ماهرترین نیروهای ایران به تیراندازی بودند.

Check Also

پرچم ایران از باستان تا امروز

آنگاه که مردمانی دارای بیرق – ارتش و پادشاه و نماینده می شوند میتوان گفت که آن …