آلن دلون، هنرپیشهی معروف فرانسوی یکی از محبوبترین ستارگان سینمای جهان در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی محسوب میشود. چهرهی او در ایران با صدای خسرو خسروشاهی در ذهن فیلمدوستان نقش بسته است.
آلن دلون کودکی شیرینی را تجربه نکرد. پدر و مادرش هنگامی که او نسبتا کوچک بود، از هم جدا شدند. سرپرستی او به زوجی دیگر محول شد و پس از مرگ آنان نیز آلن مجبور شد در یک مدرسه شبانهروزی رشد کند. معلمان او را شاگردی میدانستند که به سختی میتوان او را آموزش داد و تربیت کرد. به همین خاطر نیز او مجبور بود زود به زود مدرسه خود را عوض کند.
در سال ۱۹۵۷ بود که دلون نخستین قرارداد بازیگری خود را در فیلمی سینمایی به امضا رساند و در فیلم Quand la femme s’en mèle نقشآفرینی کرد. درخشش آلن دلون در این فیلم سبب شد که توجه فیلمسازان و تهیهکنندگان به او جلب شود و او نخستین گامها را در راه ستاره شدن بردارد.
یک سال بعد آلن دلون با رومی اشنایدر، چهرهی زیبا و معصوم سینمای آلمان آشنا شد. این زوج در سال ۱۹۵۹ نامزدی خود را اعلام کردند. رابطهی آنها یکی از سوژههای محبوب نشریات و رسانهها بود؛ رابطهای که در نهایت با تلخی و جدایی پایان یافت و به عنوان عشقی ناکام در ذهنها حک شد.
فیلم جنایی “آفتاب داغ” ، ساخته رنه کلمان که در سال ۱۹۶۰ به پردهی سینماهای جهان راه یافت؛ آلن دلون را به شهرتی جهانی رساند و درهای حضور در محصولات سینمایی بینالمللی را به روی او گشود. درخور توجه آنکه هالیوود چند دهه بعد نسخهای تازه از این فیلم با بازیگری مت دیمن ساخت.
یکی از فیلمهای معروفی که آلن دلون در آن بازیگری کرده، “پلنگ”، ساخته ویسکونتی، سینماگر برجسته ایتالیایی است. در این فیلم ستارگانی چون کلودیا کاردیناله و برت لنکستر نیز نقشآفرینی کردهاند. درخشش دلون در این فیلم بهیادماندنی سبب شد که او مورد تحسین منتقدان سینمایی قرار گیرد و نامزد دریافت جوایز متعددی شود. آلن دلون و کاردیناله در نمایی از فیلم “پلنگ”.
نام آلن دلون بیش از همه با فیلمهای جنایی و فیلم نوار پیوند خورده است، از جمله با فیلم “سامورایی” به کارگردانی ژان پیر ملویل که در سال ۱۹۶۷ به نمایش درآمد. دلون در این اثر سینمایی در نقش قاتلی خونسرد ظاهر میشود که فقط به خاطر پول آدم میکشد. چهرهی جذاب و در عین حال سرد و بیاحساس دلون را شاید بتوان بهترین گزینه برای ایفای این نقش دانست.
آلن دلون در سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۸ قدم به عرصه تهیه فیلم هم گذاشت و صاحب دو شرکت فیلمسازی بود که از جمله فیلم معروف “بورسالینو” را به پردهی سینماها فرستاد. در این فیلم خود دلون در کنار ژان پل بلموندو، یکی دیگر از چهرههای محبوب سینمای فرانسه در دهه شصت و هفتاد نقشآفرینی کرده است.
فیلم “استخر” (محصول ۱۹۶۹) را میتوان در زمره فیلمهای جدی و شاید هنری آلن دلون به حساب آورد. این فیلم را ژاک دری کارگردانی کرده است. فیلم “استخر” دیداری دوباره بود میان آلن دلون و رومی اشنایدر که پنج سال پیش از آن به رابطه خود پایان داده بودند.
در سال ۱۹۸۱ آلن دلون قدم به عرصه کارگردانی گذاشت و در فیلم Pour la peau d’un flic هم بازیگر بود و هم کارگردان. این فیلم جنایی از سوی منتقدان مورد استقبال چندانی قرار نگرفت. دلون در این اثر نقش یک کارگاه خصوصی را ایفا میکند.
برگزاری مسابقات مشتزنی و اتومبیلرانی از جمله علایق شخصی آلن دلون محسوب میشوند. او حتی تجربیاتی هم در عرصه موسیقی کسب کرد و در سال ۱۹۸۷ با صدای خود آلبومی تحت عنوان Comme au cinéma به بازار فرستاد که با موفقیت روبرو شد.
آلن دلون در اواسط دهه هشتاد میلادی در کنار بازیگری در فیلمهای جنایی و اکشن به نقشآفرینی در فیلمهای هنری و تاریخ روی آورد. از جمله این فیلمها “سوان عاشق” (محصول ۱۹۸۴) است که فولکر اشلوندورف، سینماگر برجسته آلمانی آن را با اقتباس از رمان معروف مارسل پروست ساخته است.
یکی از آخرین نقشهای آلن دلون در فیلم “آستریکس در بازیهای المپیک” است که او در آن ایفای نقش ژولیوس سزار، امپراتور رم را برعهده داشت.
آلن دلون بهرغم محبوبیتش در عرصه سینما از لحاظ سیاسی و اجتماعی چهرهای بحثبرانگیز بوده است. وطنپرستی افراطی، عشق به ناپلئون بوناپارت و شارل دوگل و همچنین هواداری او از حزب راستگرای جبهه ملی به رهبری لوپن سبب شده که دلون بارها خبرساز شود.
آلن دلون در طول چندین دهه فعالیت هنری و سینمایی خود در بیش از ۸۰ اثر نقشآفرینی کرد. جایزه “سزار” (۱۹۸۵)، “بامبی” (۱۹۸۷)، خرص طلایی برلیناله (۱۹۹۵) و “دوربین طلایی” (۱۹۹۸) به پاس یک عمر فعالیت هنری از افتخاراتی است که در کارنامه او به ثبت رسیده است. دلون در سال ۲۰۱۲ نیز جایزه فستیوال معروف لوکارنو را به خاطر یک عمر فعالیت سینماییاش دریافت کرد.