شکل گیری مشاجرات
وقتی مریم وارد خانه شد، همسرش را دید که فوتبال تماشا می کند و فرزندشان هم در حال بازی است.
«عزیزم پارک خوش گذشت؟ چه بازی هایی کردین؟ سرسره هم سوار شدی؟…»
«اصلا نرفتیم پارک! بابا گفت کار داره…»
«باز که نشستی پای تلویزیون و این بچه رو هم گذاشتی به حال خودش. یه بار قرار بود ببریش پارک. معلومه خب تلویزیون دیدنت واجب تره. همه کارها رو خودم باید انجام بدم. تو هم یا پای تلویزیون می شینی یا اصلا خونه نیستی، تقصیر خودمه که از اول همه کارها رو تنهایی انجام دادم.»
«اصلا خودم می دونم با بچه ام چطوری رفتار کنم! دوست نداشتم ببرمش پارک. تو عادت داری هر وقت میای خونه از همه چیز ایراد بگیری. یه روز تعطیل هم تو خونه آرامش نداریم…»
همه ما کم و بیش شاهد اینگونه مشاجرات در خانواده ها بوده ایم. مشاجراتی که گاهی فضا را برای تمام اعضای خانه، به خصوص کودکان سخت و آزاردهنده کرده و دو طرف را نسبت به هم دلسرد می کند. انگار گاهی زبان یکدیگر را نمی فهمیم اما برای اینکه ریشه این مشکلات را بیابیم و راه حل مقابله با آنها را یاد بگیریم، به سراغ دکتر «سیما قدرتی» رفتیم تا از ایشان راهنمایی بگیریم.
سطح ارتباطی متفاوت
یکی از دلایل مشکلات ارتباطی بین زنان و مردان، تفاوت سطح ارتباطی آنهاست؛ خانم ها معمولا در بیان و توصیف یک چیز، تمام مراحلی را که در ذهن شان پردازش می شود، به زبان می آورند و ممکن است مطابق آن عمل کنند یا نکنند؛ در حالی که مردان عادت ندارند چیزهایی را که از ذهن شان می گذرد به زبان بیاورند و فقط به اعلام نتیجه نهایی بسنده می کنند.
زاویه دید و طرز تفکر متفاوت
رفتارها و عملکرد زنان و مردان گاهی آنقدر با یکدیگر تفاوت دارد که به نظر می رسد آنها از دو سیاره گوناگون آمده اند؛ چون هر کدام مطابق طرز تفکر خود عمل می کنند و همین موضوع هم اغلب باعث بروز اختلاف می شود؛ البته این تفاوت ها لازم است و اصلا بد نیست؛ ولی وقتی به خوبی فهمیده و درک نشوند، می توانند مشکل آفرین شوند؛ مثلا خانم ها چون بیشتر به جزییات توجه دارند، بیشتر متوجه تغییر حالات طرف مقابل شان می شوند و به همین دلیل انتظار دارند او هم درست همانند آنها رفتار کند؛ در صورتی که آقایان کمتر به این موضوع توجه دارند و همین موضوع گاه باعث بروز اختلاف خمی شود.
سطوح مختلف ارتباط
روان شناسان معتقدند ارتباط، دو سطح کلامی و غیرکلامی دارد؛ معمولا هم مشکل زمانی به وجود می آید که این دو سطح در تعارض با یکدیگر باشند؛ یعنی شما به زبان یک چیز می گویید اما به گونه ای دیگر رفتار می کنید. جالب اینجاست که مخاطب سطح غیرکلامی پیام را خیلی سریع تر می گیرد؛ چون این سطح هم قوی تر است و هم تاثیر بیشتری بر مخاطب دارد؛ یعنی مثلا وقتی می خواهید کسی را به منزل تان دعوت کنید، اگر کلام و چهره شما با هم هماهنگ نباشد، توجه مخاطب بیشتر به چهره شما معطوف می شود نه به کلامتان. مشک لهم اغلب زمانی به وجود می آید که این دو سطح ارتباط، اختلاف زیادی با هم دارند.
البته علت این موضوع را هم می توان در تعارفات و تفاوت های فرهنگی جستجو کرد؛ مثلا گاهی تعارفات معمول جزو ارزش ها محسوب شده و افراد به گونه ای ترغیب می شوند که اینطور رفتار کنند. حتی گاهی صراحت بیان بی احترامی تلقی می شود.
ما بخشی از این رفتارها را در کودکی و در خانواده یاد می گیریم ولی بخش دیگر آن ریشه در فرهنگ ما دارد و اکثرا مشکل در خانواده هایی به وجود می آید که والدین پیام های متفاوتی را به بچه هایشان منتقل می کنند.
ذهن جزیی نگر و کلی بین!
ذهن خانم ها بیشتر به جزییات توجه دارد و بنابراین آنها زودتر متوجه ارتباطات غیرکلامی می شوند، زودتر واکنش نشان می دهند و حساسیت بیشتری دارند؛ در حالی که آقایان کلی نگرند و معمولا به کلیات یک ارتباط توجه بیشتری دارند؛ مثلا اگر همسرشان هنگام ناراحتی بگوید علاقه ای به بیرون رفتن ندارند، دقیقا همان برداشت را از کلام او می کنند؛ در حالی که همیشه منظور واقعی خانم ها همان چیزی نیست که می گویند. در این مواقع اگر دو طرف از همدیگر شناخت نداشته باشند، مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد؛ بنابراین شناخت بیشتر، آگاهی و آشنایی با دنیای طرف مقابل، بهترین راه برای موفقیت در ارتباط خواهد بود.
گفتگوی مناسب
یکی از چیزهایی که به ما کمک می کند در ارتباط موفق تر باشیم این است که واقعا یاد بگیریم چگونه درباره چیزهایی که ما را ناراحت یا خوشحال می کنند با طرف مقابل صحبت کنیم و انتظار نداشته باشیم که او خودش متوجه ناراحتی ما بشود و حالات مختلف ما را حدس بزند؛ چون افراد با یکدیگر متفاوتند.
بهترین کار این است که ما یاد بگیریم در مورد احساسات مان و تاثیراتی که طرف مقابل بر ما دارد، صحبت کنیم. خیلی از افراد ترجیح می دهند چیزی نگویند چون یا خجالت می کشند و فک رمی کنند چیز مهمی نیست یا نگران هستند که شاید نتوانند خوب منظورشان را برسانند و بدین ترتیب دعوا و اختلاف بین شان پیش بیاید.
در واقع این رفتارها در طولانی مدت آسیب های زیادی به ارتباط می زند. فراموش نکنیم باید زمان مناسبی را برای صحبت کردن با طرف مقابل خود پیدا کنیم و آن زمان مناسب وقتی است که بتوانیم احساسات مان را کنترل و مدیریت کنیم.
به همدیگر برچسب نزنیم!
یکی از مشکلاتی که اغلب زوج ها با آن درگیر هستند، این است که به یکدیگر برچسب می زنند؛ مثلا اگر همسرشان بداخلاقی کرده یا چیز مهمی را فراموش می کند، به او می گویند: «تو همیشه اینطوری رفتار می کنی» و بدین ترتیب باعث می شویم که طرف مقابل حالت تدافعی به خود بگیرد و خود را توجیه کند؛ در حالی که باید بدانیم این مکالمات هیچ کمکی به موفقیت ما در ارتباط نخواهد کرد. بهتر است هنگام گفتگو بیشتر از ضمیر «من» استفاده کنیم؛ مثلا بگوییم: «من اینطور احساس می کنم یا من اینطور فکر می کنم و …» چون در این صورت عقیده خود را به طرف مقابل تحمیل نکرده ایم.
نکته مهم دیگر آن است که دقیقا باید به طرف مقابل بگوییم که کدام رفتار او ما را ناراحت می کند. به این ترتیب این فرصت را به مخاطب خود می دهیم که در خودش تغییر ایجاد کند.
الگوی رفتار درست
از آنجایی که خانم ها هنگام ناراحتی علاقه بیشتری به حرف زدن دارند، نباید فکر کنند اگر همسرشان مانند آنها رفتار نمی کند، یعنی توجهی به آنان ندارد. آقایان هم بهتر است با توجه به روحیات همسر خود رفتار کنند؛ یعنی هنگام ناراحتی همسرشان بیشتر به او توجه کنند و این کار را هم کامل، دقیق و دور از تظاهر انجام دهند.
مثلا اگر می خواهند به حرف همسرشان گوش کنند، این کار را با توجه کامل به او انجام دهند، نه هنگامی که مشغول خواندن روزنامه یا تماشای تلویزیون هستند چون اینگونه، فرصت اعتراض کردن را هم از او می گیریم. بنابراین باید به طرف مقابل مان فرصت دهیم که در مورد احساسات واقعی خود به راحتی صحبت کند تا ما هم بتوانیم بهتر مسئله را ریشه یابی کنیم.