پوشش های خاص و گاهی عجیب وغریب و خارج از عرف بازیگران ایرانی در جشنواره فیلم فجر امسال در روزهای گذشته سوژه مردم و رسانه ها شد. اما طراحان این لباس ها چه کسانی بودند؟
هرساله جشنواره فیلم فجر پراست از حاشیه های غیرسینمایی که سینماگران ایرانی برای رسانه ها فراهم می کنند. در چندسال اخیر نوع پوشش بازیگران آقا و خانم و طراحان این لباس ها سوژه جدید رسانه ها شده است. سوژه ای که باتوجه به بازارهای نوروزی بعد از جشنواره تا مدت ها ادامه می یابد.
امسال نیز بازیگران زیادی بودند که تصمیم گرفتند با پوشیدن لباس های خاص و گاهی عجیب وغریب خوراک عکاسان خبری شوند تا بازار تمجید و نقد بازیگران جدی تر از گذشته در شبکه های اجتماعی از سوی کاربران دنبال شود و کاربران خوش پوش ترین و یا بدلباس ترین هنرمند دوره را انتخاب کنند. موضوعی است که در چندسال اخیر طراحان لباس را خواسته یا ناخواسته وارد یک رقابت جدی کرده است. حالا یکی از سوالات این روزها در شبکه های اجتماعی و دنبال کنندگان مد و لباس، این باشد که طراحان این لباس ها چه کسانی هستند؟ به همین بهانه سراغ سه تن از طراحان پرحاشیه و فعال جشنواره سی و چهارم رفتیم تا از آنها درباره شیوه کار و لباس هایشان بیشتر بپرسیم.
طلیعه ایمانی؛ طراح لباس های «نوید محمدزاده» در مراسم افتتاحیه و اختتامیه
«نوید محمدزاده » همواره با لباس های عجیب و غریبش در مراسم ها و جشنواره های مختلف توجه مردم و رسانه ها را به خود جلب کرده است. لباس هایی که گاهی با نقدهای جدی روبرو می شود و گاهی هم هواداران خاص خودش را دارد. سال گذشته نیز دو شلوار کوتاه و فاق بلند این بازیگر در جشنواره کن سوژه روز رسانه ها شد طوری که محمدزاده نیز نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. امسال نیز محمدزاده در طول برپایی جشنواره حسابی دوربین عکاسان را به خود مشغول کرد و در روز آخر نیز با کت و شلواری متفاوت با سایر همکارانش برای دریافت سیمرغ روی سن رفت تا بهانه ای شود برای مصاحبه با «طلیعه ایمانی» طراح لباس محمدزاده در این دوره از جشنواره فیلم فجر.
این لباس ها برگرفته از شخصیت خود محمدزاده است!
لباس های نوید محمدزاده نه فقط امسال بلکه در سال های گذشته نیز بحث برانگیز بوده است. چون در مورد این لباس ها نه فقط امسال بلکه سال های گذشته هم بحث برانگیز بوده است. چون تا کنون چندین طراح لباس های او رو طراحی کرده اند؛ به نظرم این به کاراکتر خود محمدزاده وسفارش و شخصیت خودش برمی گردد. پس این نمی تواند خاص یک طراح باشد. همه لباس ها هم برگرفته از شخصیت خودش است. او از اینکه سراغ طراح های جسورانه برود و یا مورد نقد قرار بگیرد هیچ ابایی ندارد. سال گذشته هم آقای محمدزاده با یکی از همکاران من کار کرد. اما امسال برای حاضر شدن در مراسم افتتاحیه و اختتامیه و هم برای شرکت در جشنواره برلین برای لباس با من همکاری داشت.
لباس های محمدزاده « آوانگارد» است
انتخاب و طراحی یک لباس یک همکاری دو طرفه بین بازیگر و طراح است. یعنی ما دونفرمی نشینیم باهم صحبت می کنیم و به این نتیجه می رسیم که چنین طراحی را برای یک جشن و یا یک مراسم داشته باشیم. من می توانم بگویم که این طراحی ها ۵۰ درصد دست خود بازیگر و ۵۰ درصد دست خود طراح است. بین من و آقای محمدزاده یک آشنایی از قبل وجود داشت و به طبع من از قبل با اخلاق و تیپ لباس پوشیدن و زمینه فکری او آشنا بودم. او هم قبل از برنامه های مختلف می آید و باهم حرف می زنیم و می گوید چنین برنامه ای در پیش دارد و حالا تو چه فکری می کنی؟ اول می پرسم می خواهی کلاسیک بپوشی؟
آوانگارد باشی؟ یا دوست داری از طرح های ایرانی استفاده کنی؟ بعد یک سری طراحی و اسکچ می زنم و به او نشان می دهم بعد هم درباره نوع پارچه و طراحی ها حرف می زنیم. ممکن است برای یک برنامه من ۱۰ نوع طرح نشان می دهم. بعد باتوجه به شرایط روحی او مدل و فضای لباس را انتخاب می کنیم. سبکی که ما برای طراحی لباس های آقای محمدزاده استفاده می کنیم به عنوان «آوانگارد» شناخته می شود. ممکن است برگرفته از رم باستان ،طرح های ایرانی خیلی قدیمی و یا تلفیقی باشد. لباس هایی که تاکنون شما تن کسی ندیده اید در این جرگه قرار می گیرند.
محمدزاده با این لباس ها حالش خوب تر است
واقعا نمی دانم طرح ها را از چه چیزی الهام می گیرم. بیشتر بر اساس شخصیت آن آدم، لباس ها را طراحی می کنم. نمونه مشابه هم نمی بینم.اینطور نیست که بخواهم لباس های جشنواره کن را نگاه کنم. چون ما کن نداریم. خیلی ها گفته اند که کت و شلوار، لباس مناسب برای این جشنواره هاست. اما من اگر بخواهم برای کن لباس طراحی کنم کاری می کردم که کت و شلوار تعریف دیگری پیدا کند. ما در ایران طراحی لباس نداریم. اینجا برای خانم ها فقط مانتو داریم. به طبع توقع دارند در کنارش باید لباس های مردهای ما کت و شلوار شود. من به کن نگاه نمی کنم. من برای جشنواره فیلم فجر خودمان طراحی می کنم.
جشنواره ای که دم در ورودی اش گشت ارشاد ایستاده است. بعضی عقیده دارند که یک کت و شلوار معمولی یا یک مانتو و شال ساده برای شرکت در یک مراسم هنری کافی باشد و بگویند شما در یک جشنواره شرکت کردی و می خواهی جایزه ات را بگیری. دیگرچه نیازی به این کارها است؟ اما آقای محمدزاده دوست دارد متفاوت باشد و این متفاوت بودن را بعضی دوست دارند بعضی دوست ندارند. مهم این است که خودش این متفاوت بودن را دوست دارد و با آن حالش خوب تر است. طراحی شلوارهای سال گذشته اش با من نبود. اما سلیقه من هم به آن پوشش نزدیک بود! اینجا هرکس می خواهد از قالب معمول بیرون بیاید فورا مورد توجه قرار می گیرد و می گویند چرا اینطور پوشیده است؟ این موضوع هم سالهای اولش را می گذراند و به مرور درست می شود.
بعد از جشنواره کلی تماس برای سفارش داشتم!
من کار با آقای محمدزاده را بسیار دوست دارم چون خیلی آدم راحتی است و دقیقا می داند که چه می خواهد. وقتی آدم برای او کار می کند کاملا در طراحی دستش باز است و پذیرای طراحی جدید است. در مجموع داشتن این اختیارات برای خیلی ایده آل است. نکته مهم برای من علاقه آقای محمدزاده به لباس هایش بود. واقعا عاشقشان بود. و هربار که می خواست لباس جدیدی برای یک مراسم بپوشد واقعا ذوق داشت. قطعا نظر خود من هم همینطور است. بعد از این جشنواره کلی از بازیگرها با من تماس گرفتند و قرار شد که باهم کار کنیم. پیش از این به دلیل سیاست های کاری خودم دوست نداشتم با بازیگرای های دیگری کار کنم اما از این به بعد از این موضوع استقبال می کنم.
لباس های محمدزاده را برای کسی نمی دوزم
سفارش های نوید محمدزاده فقط یک بار دوخته می شود و آن هم برای خودش است. چون این لباس ها امضای دو نفره ماست. عده ای فکر می کنند که بازیگرها قیمت های نجومی به طراحان می دهند. اینطور نیست. گاهی برخی مراجعه می کنند و قیمت را وقتی به آنها می گوییم، می گویند که خیلی بالاست طوری که آدم از یک بازیگر تعجب می کند. اما بسیاری از طراحان باتوجه به سیاست های کاری که دارند برای بازیگرها بدون دریافت هیچ هزینه ای کار می کنند. در واقع لباس ها را هدیه می دهند. اینطور نیست که می گویند با بازیگرها دوبل حساب می کنند. اما من نمی توانم در مورد قیمت لباس ها با شما صحبت کنم. چون طیف گسترده ای وجود دارد و چون زمانی یک لباس فقط برای یک نفر دوخته می شود. دیگر نمونه مشابهی نخواهد داشت. قیمت ها را نمی توان دقیق گفت.
مریم بهرمان؛ طراح لباس های «مریم معصومی» در جشنواره
دیگر بازیگر جشنواره سی و چهارم که راه رفتنش در فرش قرمز و نوع لباسش مورد توجه رسانه ها قرار گرفت؛ «مریم معصومی» بود. معصومی با اینکه فیلمش به جشنواره نرسید اما حضور پر رنگی در فرش قرمز داشت و با سه لباس مختلف در آلبوم عکس های جشنواره امسال دیده می شود! سرشانه های تیز خانم بازیگر و تبلیغ لباس ها از سوی خودش در این جشنواره باعث شد تا سراغ «مریم بهرمان» طراح این لباس ها برویم تا از او درباره طراحی های متفاوتش بیشتر بپرسیم.
پوشیدن لباس های من اعتماد به نفس بالا می خواهد!
به اشتباه در جشنواره مطرح شد که من کارم را در خارج از کشور شروع کردم. درست است که من تازه به ایران آمدم. اما شروع کار من در اردیبهشت امسال در ایران و برای مردم کشورم شروع شد. چون باور داشتم مردم کشورم باید خوب بپوشند و بدرخشند. لباس های خانم معصومی هم ازکارهای جدید من برای زمستان امسال بود که او خریداری کرد و در جشنواره پوشید. کارهای من با دیگر همکارانم متفاوت است و پوشیدن آنها کار هرکسی نیست. به همین خاطر است که عجیب و غریب به نظر می رسد.
کسانی که لباس های طراحی شده من را می پوشند باید اعتماد به نفس بالا و احساس قدرت زیادی داشته باشند. چون در ایران هنوز این لباس ها جا نیفتاده است. بیشتر کسانی که این لباس ها را می بینند در نگاه اول به سرشانه ها گیر می دهند. من در طراحی تمرکزم روی سرشانه است و این موضوع تا آخر عمرم هم تغییر نخواهد کرد. من فکر می کنم یک زن با این مدل سرشانه می درخشد. این موضوع احساس خودم است و من همواره در طراحی ها احساس خودم را روی لباس ها پیاده می کنم. من حتی لباس های خودم در خانه نیز سرشانه دارد.
پوشش بعضی ها به درد کافه رفتن می خورد
اخبار جشنواره را کم و بیش دنبال کردم. در میان هنرمندان پوشش آقای کی مرام و پالتوی سفیدش و همچنین کت خانم «هستی مهدوی فر» را دوست داشتم. چون ندیده بودم که کسی در ایران چنین لباسی بپوشد. ولی پوشش آقایی که در جشنواره های قبل با شلوار خیلی فاق بلند حاضر شده بودند را اصلا نمی پسندم. امسال به نظرم نسبت به سالهای قبل پوشش ها بهتر بود. متفاوت بودن و خاص بودن خیلی خوب است اما نمی دانم چرا بعضی طراح ها، خاص بودن را با عجیب و غریب بودن اشتباه گرفته اند.
شاید در لباس های من هم سرشانه کمی عجیب به نظر برسد اما «الکساندرا مک کویین» بهترین طراح لباس جهان هم در آلبومش از این سرشانه ها به عنوان نماد قدرت استفاده کرده است. من اصلا سبک بعضی از آقایونی که حتی سیمرغ گرفته اند را نمی پسندم و به هیچ وجه مناسب جشنواره نمی دانم. این لباس ها به درد کافه رفتن می خورد. لازم نیست همه کت و شلوار دامادی بپوشند. اما می توانند کت و شلوار و لباس های رسمی و متفاوت تری بپوشند که در شان یک بازیگر باشد.
بازگشت اِپُل به لباس ها خوشحالم می کند
متاسفانه طراحان لباس در ایرانی از روی هم کپی می کنند و رقابت ها سالم نیست. همین جشنواره دوتا شنل تن دو بازیگر بود که خیلی هم به چشم آمد. من سند دارم که این طراحی ها برای من بود که متاسفانه به اسم کس دیگری کپی شد و فقط در اجرا سرشانه را حذف کرده بود. برخی با دیدن لباس های من یاد مانتو های اپل دار قدیمی می افتند. البته اپل در کارهای من یکی از متریال هاست. هیچ اشکالی هم ندارد که لباس ها دوباره اپل دار شوند. من خیلی هم خوشحال می شوم. به نظرم آن لباس های اپل دار در گذشته می تواند این بار با سبک مدرن تری دوباره به طراحی ها برگردند. چون سرشانه داشتن یک لباس زن را قدرتمندتر نشان می دهد!
دوست دارم طراح لباس سوپراستار جشنواره بعدی باشم
من شنیده ام برخی طراحان لباس به طور رایگان برای بازیگران طراحی می کنند. من تا به حال چنین کاری نکرده ام. قیمت لباس های من هم از یک میلیون تومان آغاز می شود که هنرمندان آن را خریداری کرده اند. دوست دارم در جشنواره فجر سال بعد یک نماینده سوپراستار داشته باشم. در حال حاضر هم برای خانم «گلوریا هاردی» همسر آقای «ساعد سهیلی» برای شرکت در یک برنامه طراحی کرده ام. برای خانم «لیلا حاتمی» هم یک لباس طراحی کردم که نمی دانم قرار است کجا بپوشد.
آنا ثانی؛ طراح لباس سحر دولتشاهی، مهتاب کرامتی، آزاده صمدی و …
پرکارترین طراح چند دوره اخیر جشنواره و بسیاری از جشنواره های دیگر خانم «آنا ثانی» ۳۸ ساله است. خانم «ثانی» در این دوره از جشنواره علاوه بر طراحی لباس بازیگران در مراسم فرش قرمز، طراحی لباس دو فیلم «سینما نیمکت» به کارگردانی «محمدرحمانیان» و « بادیگارد» ساخته «ابراهیم حاتمی کیا» را به عهده داشت. با این طراح با سابقه درباره طراحی لباس برای بازیگران و لباس های عجیب و غریب برخی در این دوره از جشنواره حرف زدیم.
باید به محدودیت های جامعه توجه شود
برای انتخاب لباس برخی بازیگران از چند وقت قبل سراغ ما می آیند، برخی هم چون فکر می کنند وقت ندارند در روزهای آخر به فکر لباس می افتند. اینطور نیست که بگویم برای همه دوستان طراحی شده است. برای برخی منحصرا طراحی شده، برخی هم از روی رگال انتخاب می کنند. مثلا خانم دولتشاهی از چند وقت قبل برای طراحی لباسش به ما مراجعه کرده بود و ما طراحی پالتوی بلند طوسی رنگ و سرمه ای رنگ خانم دولتشاهی را به عهده داشتیم. برخی هم طی می کنند که از طرح لباسشان دیگر نمونه دیگری نزنیم برای برخی هم مهم نیست. چون بیشتر از ۷ مورد از هر مدل نداریم. سلایق بازیگران نیز باهم بسیار متفاوت است.
ممکن است لباسی را که یکی خیلی می پسندد دیگری اصلا دوست نداشته باشد. هیچ کدام از دوستانی که امسال با آنها کار کردیم سلیقه مشابهی نداشتند. هرکدام هنگام مراجعه بایدها و نبایدهایشان را به من می گویند. مثلا کسی اصلا دوست ندارد کوتاه بپوشد. آن یکی اصلا بلند دوست ندارد. من هم براین اساس طراحی می کنم. در هنگام طراحی هم اول به محدودیت ها فکر می کنم. یعنی چیزهایی که به لحاظ عرفی باید رعایت کند. بعد شخصیت شناسی می کنم. من مراعات و محدودیت های جامعه را می شناسم و همواره هنگام طراحی برای لباس یک هنرمند به طبقه جوانی که از او پیروند می کنند دقت می کنم.
شهامت برخی در پوشیدن لباس های عجیب برایم جالب است
لباس های عجیب و غریب برخی هنرمندان برایم جالب است. اینکه خودم اینطور طراحی نمی کنم دلیل بر این نیست که دوست نداشته باشم. مثلا لباس هنرمندی که امسال خیلی از لحاظ عجیب و غریب بودن مورد توجه قرار گرفت را به لحاظ طراحی رد نمی کنم اما خودم چنین چیزی طراحی نمی کنم. اما نوع پوشش، سلیقه اش برای من قابل احترام و شهامتش برایم جالب است. اما جامعه شناختی من در طراحی لباس به یک شکل دیگری است.اما اگر آن آقا به من مراجعه کند من آن عجیب را آرام تر می کنم. نگاه من نگاه کلاسیک تری است.
مثلا برند ورساچه کارهای عجیب و غریبی تولید می کند طرفداران خودش را هم دارد اما سلیقه من نیست. اما برند دیور کلاسیک کار است. در فضایی که همه چیز یک کادر دارد خب برخی یک شهامتی دارند. راستش را بخواهید این شهامت برای من قابل تحسین است اما من نمی توانم این کار را انجام بدهم. مرا در یک کشور دیگر هم بفرستید بازهم کلاسیک کار می کنم. اما این شهامت را تحسین می کنم.
نگاه عمومی هم نسبت به این طور لباس ها واکنش منفی نشان می دهد. همیشه یک عده ای با این لباس ها خیلی موافقند. اما عده بسیار کثیری با این موضوع کاملا مخالفند. من حمایت گر همه سلیقه ها هستم. شما اگر به کشورهای شرق آسیا هم بروید می بینید که در فستیوال هایشان پراست از طرح های عجیب و غریب با رنگ های متفاوت چون کشورهای گرمسیر رنگ و تنوع را دوست دارند.
هر زینتی که زن را از خودش دور کند رد می کنم
با اینکه سالهاست در زمینه مد و فشن فعالیت می کنم. هیچ وقت از دو رنگ مشکی و سفید در لباسهایم خارج نشده ام. خودم بسیار ساده لباس می پوشم. من زن را بالفطره زیبا می دانم و معتقدم هر چیزی که برای زیبا کردن یک زن استفاده می شود باید یک استاندارد و حد مشخصی داشته باشد و او را از خودش دور نکند. بنابراین من به پوشش ها و آرایش های گل درشت از نظر خودم نمره منفی می دهم.
متاسفانه مد و لباس ما هیچ نشانی از گذشته که در ندارد در حال حاضر هم در یک ملغمه گیر کرده است. شاید اگر این دوران گذار تمام شود به ی ثباتی برسیم. ما طراح ها به یک سری از لباس ها به اصطلاح می گویمم بازاری، به نظرم این تیپ لباس ها با شان یک بازیگر همخوانی ندارد. لباس های غلو شده و تزئینات گران قیمت غلو شده هیچ طرح و نگاه طراحانه ای پشت سرش نیست و بیشتر به هجو نزدیک است.
بازیگران پیگیر کار طراحان هستند
فضای جشنواره در چندسال اخیر فضای رقابتی را بین طراحان لباس پدید آورده است. من از اول ترجیحم بر این بود که تاثیرگذاری لباس های من از طریق بازیگران اتفاق بیفتد. من به این رقابت اعتقاد دارم که طراحان سعی می کنند بازیگران را به سمت خودشان جذب کنند و این اصلا چیز بدی نیست. شاید باورتان نشود حتی هنرمندان با دقت به خروجی طراحان لباس هنرمندان دقت زیادی دارند و به این فکر می کنند که برای تهیه لباس سراغ کدامیک بروند. این تعامل و دنبال کردن بین هردو طرف به طور جدی وجود دارد.
فقط ۲۵درصد سود می کنم
برای بسیاری قیمت لباس ها سوال است. من یک پروسه تولید متوسط دارم. اگر از زیر دست خیاطی روزی دو الی سه لباس بیرون می آید. از زیر دست خیاط من یک روز و نیم یک لباس بیرون می آید. یک سری چیزها در کار وجود دارد که زمان بر است. همچنین ما مجبوریم در نقاطی از شهر کار کنیم که مخاطبان ما از این مناطق خارج نمی شود. خب این مناطق جاهای گران قیمتی هستند و برای اینکه شما بتوانید ظرفیت تولید داشته باشید باید کیفیت کارهایتان را حفظ کنید.پارچه هایتان از یک حدی نمی توانند پایین تر باشند. مجموع این ها قیمت بالایی را رقم می زند که مردم این چیزها را نمی دانند.
اگر بخواهم تولیدم را به پایین شهر ببرم و به جای دوخت ۷ عددی از هرلباس به تولید انبوه روی بیاورم. قطعا کیفیت خیلی پایین تر می رود. آن وقت پارچه هایم را نیز به جای اینکه انحصاری و چاپ خودم باشد،از پارچه های معمولی استفاده کنم. برای همین قیمت لباس های من از ۶۰۰ هزارتومان شروع می شود و تا ۱۷۰۰ ادامه پیدا می کند. اگر پروسه کار سخت تر شود این ارقام بیشتر می شود. اما کسی به این فکر نمی کند که نهایتا فقط ۲۵درصد از این فروش سود است.