تولد: ۸ اوت ۱۹۳۷ (۷۷ سال) – لوس آنجلس، کالیفرنیا
والدین: لیلین، هری
ملیت: آمریکایی
همسر(ها): آنا بیرن ۱۹۸۰-۱۹۶۹ – لیزا گاتسگن ۱۹۸۰-تاکنون
فرزندان: کارینا، جنا (از همسر اول)
ظهور داستین هافمن در دهه ۶۰ خبر از ورود ستارهای جدید به دنیای هالیوود میداد. شخصیت بیتکلف و سخت کوشش خیلی زود او را در میان معروفترین و ممتازترین بازیگران نسل خویش قرار داد.
هافمن اغلب با کلیشه شدن در نقشهایی که از اویک ضد قهرمان (انسانی زجر کشیده و شخصیتی تراژیک که به ندرت به پایان خوش میانجامد) میساخت در ستیز بود…
به طور عمده او زمینه جدیدی را برای همه بازیگران، نه فقط بازیگرانی که کمتر به قهرمانی و بیشتر به توصیف حقیقت زندگی محدود میشوند، ایجاد کرد. داستین هافمن در هشتم آگوست سال ۱۹۳۷ در لس آنجلس به دنیا آمد. او در ابتدا برای پزشکی درس خواند اما پس از مدتی تحصیل را رها کرد و به شغلهای مختلفی مثل دستیاری روانپزشکی، پیشخدمتی، ظرفشوری، تایپیستی و روزنامهفروشی پرداخت تا اینکه به هنرستان موسیقی و هنر لسآنجلس راه یافت.
او قبل از رفتن به نیویورک برای تحصیل در استودیوی «لی استراسبرگ» (Lecstrasbreg)، وارد کالج شهر سانتا مونیکا شده بود که پس از آشنایی با دانشجویی دیگری به نام «جن هاکمن» (Jeme Hackman) که هیچ کدامشان موفقیتی را که پیش رو داشتند پیشبینی نمیکردند – در کاخ پاسادنا (Pasadena) تمام توجهاش را متوجه بازیگری کرده بود و در چند نقش کوچک تلویزیونی نه چندان مهم بازی میکرد.
هافمن با ناراحتی از عدم موفقیتش در این نقشها، مدتی بازیگری را رها کرد. اما در سال ۱۹۶۰، اولین نقش روی صحنهاش را در محصولی از «گراتراد استین» (Gertrude Stein) با نام «بلی گفتن برای مرد جوان» ایفا کرد که راه را برای ورود به برادوی هموار نمود و نظر مایک نیکولز (Mike Nicholes) کارگران را متوجه خود کرد.
پس از «آشپز برای آقای جنرال» او به تلاش هایش ادامه داد و چندین سال روی صحنه ظاهر نشد که در این خلال به تحصیل و فعالیت در استودیوی بازیگران لیاستراسبرگ میپرداخت تا به بازیگری دارای متد تبدیل شود و بالاخره در سال ۱۹۶۴ در چند تئاتر مثل «در انتظار گودو» و «پیشخدمت زبان بسته» بازی کرد و دو سال بعد او جایزه «اوبی» را برای بازیاش در «سفر پنجمین سواره» بدست آورد.
در سال ۱۹۶۷ هافمن اولین فیلمش را با نقش کوچکی در «پلنگ بیرون میرود» بازی کرد و کمی بعدتر در فیلم طنز و تحسین شده «چی؟» تغییر روش داد. در این زمان بود که او اولین بار توسط کارگردانی بنام «مایک نیکولز»کشف شد، کسی که او را در قالب نقش اول کمدی سیاهش به نام «فارغالتحصیلی» قرار داد که با وجود سیسالگیاش هنگام ساخته شدن فیلم، او به خوبی به شکل یک دانشجوی کالج در آمده بود و بازی زیبایش نه تنها نامزدی اسکار را به دنبال داشت بلکه باعث محبوبیت فراوانش نیز در بین جوانان شد.
مقام او به عنوان یک ستاره تازه کار سینما در نتیجه فیلم «کابوی نیمه شب »ساخته جان اسکلزینگر (John Schlesinger) تثبیت شد که جایزه آکادمی را هم برایش به دنبال داشت و همچنین دومین نامزدی اسکار را به خاطرش کسب کرد. در سال ۱۹۷۰ در فیلم «مرد گندهٔ کوچک» ساخته «آرتورپن» (Arthur Pen)درخشید. تصویر فوقالعادهای از یک جنگجوی هندی و نقشی که مستلزم این بود که به فردی صد ساله تبدیل شود.
بازی در «هوی کلدمن کیست؟» با کارگردانی دوست همیشگیاش «یولاگاسبارد» (Ulu Gasburd) اولین شکست هافمن در بازیهایش محسوب میشود. او بعد از این فیلم در درام غمانگیز «سگهای پوشالی» ساخته سم پکینپا (Som Peckinpa) ظاهر شد که انتقادات تندی را در پی نمایشش در پس داشت.
اما فیلمی که با آن نام هافمن برای همیشه در یادها ماندگار شد «پاپیون» بود که در کنار «اتیسو مک کوین» (Steve McQeen) عالی ظاهر شد. نقش هافمن در این فیلم که زندانی بیگناه تبعید شده است تا مدتها او را انتخاب اول بسیاری از کارگردانان برای فیلمهایشان قرار داد. او سپس در نقش کمدین افسانهای «لنی بروس» (Lenny Bruce) در فیلم «لنی» که در سال ۱۹۷۴ براساس زندگینامهاش ساخته شده بود بازی کرد و سومین نامزدی آکادمی را از آن خود کرد.
شاید یکی از دیگر شخصیتهای به یادماندنی هافمن، نقش «کارل برن استین» در برابر «رابرت ردفورد» در فیلم «تمام مردان رئیس جمهور» باشد. در سال ۱۹۷۶ هافمن بار دیگر با «اسکوزینگر» در فیلم «مرد ماراتن»همکاری کرد. که او را در کنار «لارنس الیویر» (Laurance Olivier) قرار داد و این دو بازیگر توانا توانستند فیلم موفق دیگری بیافرینند.
در سال ۱۹۷۸ فیلم «زمان بیپردگی» به کارگردانی «گر اسبارد» پرژهای بود که از نگاه منتقدان موفق از کار درآمد اما از نظر مالی شکست سنگینی خورد و سرانجام فیلم «آگاتا» را بازی کردکه نه بینندگان را راضی نگه داشت و نه منتقدان را. ولی در همان سال در درام خانوادگی «کرامرعلیه کرامر» که برای هر دو گروه قابل قبول بود ایفای نقش کرد. بازی هافمن در نقش مردی مطلقه بالاخره جایزه آکادمی را برایش بعد از سه بار نامزدی به ارمغان آورد.
او همچنین برنده جایزه گلدن گلاب شد و چندین عنوان از طرف انجمن منتقدان نیویورک ولس آنجلس کسب کرد. فیلم بعدی هافمن در کمدی «توتسی» در سال ۱۹۸۲ در نقش بازیگری که سعی میکند نقشی را در اپرا بدست آورد حتی موفقتر از قبل بود. با توجه به اینکه این فیلم نامزدی دیگری را برای اسکار نصیب او کرد ، در طول نمایش عمومی نزدیک یک میلیون دلار فروش داشت.
او پس از یک غیبت طولانی در سال ۱۹۸۴ با نقش «ویلی لومان» در نمایش «مرگ فروشنده» به روی صحنه برادوی بازگشت. او با بازی در سریالهای شبکه تلویزیونی CBS جایزه گلدن گلاب دیگری کسب کرد . در سال ۱۹۸۸ با بازی در «مرد بارانی» به کارگردانی «بری لوینسون» (Barry Levinson) که در کنار «تام کروز» (Tom Cruise) ایفای نقش کرد، برنده دومین جایزه اسکار بهترین بازیگر شد و باعث شد تا هنرمند موفقی چه از نظر منتقدان و چه از نظر تماشاچیان باشد.
در همان سال، هافمن دوباره با حضور در «تاجر ونیزی» به صحنه برادوی برگشت و به دنبال آن در کنار «شون کاندی» (Sean Connery) و «میتو برادریک» (Matthew Braderick) در فیلم «حرفه خانوادگی» به ایفای نقش پرداخت. هافمن در سال ۱۹۹۱ در درام جنایی« بیلی بس گیت» بازی کرد که اولین سری از فیلمهایی بود که به تدریج هنر ترسیم شخصیت او کاهش مییافت. در همان سال در نقش کاپیتان هوک در برابر «رابین ویلیامز» (Robin Willioms) در نقش «پیترپن»که شخصیت معروف و دوست داشتنی آن زمان بود در فیلم تخیلی کارگردان مقتدر فیلمهای علمی – تخیلی یعنی «استیون اسپیلبرگ» در فیلم «هوک» بازی کرد.
او پس از بازی در فیلم تار و فراموش شده «قهرمان» سه سال از روی پرده سینما ناپدید شد. اما با فیلم ماجراجویانه « حادثه «به سینما بازگشت و بازی متعادلی را به نمایش گذاشت. اما در ادامه فیلم «بوفالوی آمریکایی» اثر «میشل کورنت» (Micheal Corrent) که اقتباسی از فیلمنامه «دیوید مامت» (David Mamet)بود به صورت محدود نمایش داده شد و خیلی مورد توجه قرار نگرفت.
هافمن سپس در سال ۱۹۹۶ در جمع بازیگرانی از جمله «رابرت دنیرو»(Rabert Deniro) و «براد پیت» (Brod Pitt) در درام «خواب رفتگان» ساخته اونیسون قرار گرفت و یکسال بعد در فیلمهای «شهر آشفته»، «حومه»، «سگ را بجنبان» این دهه را سپری کرد. نقش او در فیلم «سگ را بجنبان» یک تهیه کننده عصبی به نام »استنلی اوسن» است . در سال ۱۹۹۷ انتقادهای جنجالی زیادی را برای این فیلم هجو سیاسی گفته و نوشته شد. داستین هافمن تجربه فیلم سازی را نیز در کارنامهاش دارد که آن هم فیلم «جراحات شخصی» است و فیلم «راهپیمایی روی ماه» علاوه بر بازی در آن، تهیه کنندگی آن را نیز به عهده داشت.
در آوریل ۱۹۹۹ هافمن در یک مراسم تلویزیونی مورد ستایش قرار گرفت و جایزه دستاوردهای مادام العمر را دریاتف کرد که این عنوان در سال ۲۰۰۳ تکرار شد. داستین هافمن که برنده دو جایزه اسکار و نامزد هفت جایزه است یکی از مؤثرترین و مهمترین بازیگران تاریخ سینما در دو ژانر کمدی و درام است و همانند بازیگران ممتاز هم نسل خود مثل «آل پاچینو»، «رابرت دنیرو» و «مارلون براندو» همیشه جاودانه است.
کافه سینما