نمیخواهیم چشممان را روی واقعیت ببندیم و کاری به دنیایی که دلخوری، عصبانیت و حتی قهر جزئی انکارناپذیر از آن است نداشته باشیم. اصلا چطور میشود مرد و زنی از دو خانواده، دو فرهنگ و حتی دو شهر متفاوت در کنار هم قرار گیرند و در هیچ موردی اختلافنظر نداشته باشند؟ با این وجود آنچه میان زوجهای موفق و آنهایی که پایههای زندگیشان سست میشود تفاوت ایجاد میکند، مهارت کنار آمدن با این تفاوتها و کم کردن فاصلههاست.
مهارتی که در زمان بالا گرفتن اختلافنظرها بیشتر از هر وقتی خودش را نشان میدهد؛ زمانی که تفاوتهای میان شما و همسرتان آنقدر خود را به رختان میکشند که دلتان میخواهد چند ساعتی هیچ واژهای میانتان رد و بدل نشود و با کمی فاصله گرفتن از هم، آرامتر شوید. ما در این مطلب با شما از همین لحظهها حرف میزنیم. از اینکه در لحظات اوج گرفتن اختلافنظرها و بالا رفتن صدایتان یا زمانهایی که به خیال خودتان دوست دارید یکیدوساعتی با همسرتان قهر کنید، چطور باید قدم بردارید که این دعواها نمک زندگیتان شود، نه نقطه افتادن آن به سراشیبی سقوط.
خط قرمز اول
همه را خبر نکنید
صدایتان را پایین بیاورید. میدانیم که عصبانی هستید و گاهی کنترل خودتان، برایتان سخت میشود اما باور کنید اگر شمرده و آرام صحبت کنید، بهتر شنیده میشوید و تاثیر شبیهتر به آنچه میخواهید را روی همسرتان میگذارید. از راهکارهایی مثل بلند کردن صدا، داد و بیداد کردن، جلب کردن توجه همسایهها یا حمله کردن به همسرتان بهعنوان روشهایی برای کنترل او استفاده نکنید.
شما قرار نیست سلطان این خانه باشید و همسرتان را کنترل کنید، بلکه برای خوشبخت بودن در کنار او، باید راهکاری میانه را برای وضع کردن قانونهای زندگیتان پیدا کنید و با روشهایی مشابه که رفتن از آنها اصطکاک میانتان را بیشتر نمیکند، به سمت اهداف مشترکتان حرکت کنید. آنچه برای رسیدن به این منظور نیاز دارید، قبل از هر چیز، پیدا کردن زبانی مشترک برای گفتوگوست. زبانی که نه با فریاد، بلکه با به دست آوردن شناخت بهتری از همسرتان، نیازها و انتظاراتش میتوانید برای گفتوگو انتخاب کنید.
خط قرمز دوم
نبش قبر نکنید
شاید شما روزهای سختی را پشتسر گذاشته باشید و هزار و یک اتفاق ناخوشایند قبلا در زندگی شما، هر دویتان را آزار داده باشد، اما امروز که بهخاطر موضوعی خاص با هم دچار اختلاف شدهاید، حق ندارید همه مشکلات کهنه را نبش قبر کرده و با دوباره مطرح کردنشان حل مشکل فعلی را هم دشوار کنید. شما باید آنچه در هر زمان باعث آزارتان میشود را، در زمان خود حلوفصل کنید و حتی اگر فراموشش نمیکنید، راهی برای بخشیدن و عبور از آن پیدا کنید تا وقت و بیوقت سر بیرون نزند و دوباره مایه آزارتان نشود.
در بحثهایی که امروز میانتان مطرح میشود، شما باید تنها موضوع فعلی را محور گفتوگو قرار دهید و با مطرح کردن موضوعات کهنه، بحث را به کلاف سردرگمی که پیدا کردن نقطه شروع و پایانش آسان نیست تبدیل نکنید. پس به این قانون وفادار باشید و تنها درمورد موضوعی که در همان لحظه آزارتان میدهد، بحث کنید.
خط قرمز سوم
قانونهای همیشگی را رعایت کنید
قرار نیست حتی آزاردهندهترین بحث که به شما انگیزه چند ساعت گپ نزدن با همسرتان را داده، قانونهای ساده اما بااهمیتی که در خانهتان وجود داشته را زیر سوال ببرد. حتی اگر با تمام وجود از همدیگر دلخورید، باز هم باید به روال هر روز شام و ناهار بخورید و سر میز غذا حاضر شوید.
حتی اگر هنوز همسرتان را بهخاطر کاری که کرده، نبخشیدهاید و حق را تمام و کمال از آن خود میدانید، باز هم نباید بیسلام با هم روبهرو شوید و بیخداحافظی خانه را ترک کنید. این قانونهای به ظاهر ساده هر روزه، زندگی مشترکتان را سرپا نگه میدارند، پس حتی یک روز هم آنها را زیر پا نگذارید. یادتان نرود گرچه حسابی از هم دلخورید، اما هنوز هم زیر یک سقف زندگی میکنید و برنامهای برای ترک خانه مشترکتان هم ندارید.
خط قرمز چهارم
بگویید و بشنوید
اگر شما در دعواها متکلموحده هستید و تنها خودتان را با بیوقفه حرف زدن خالی میکنید، نباید انتظار داشته باشید که بحثهای میان شما و همسرتان به سرانجام خوبی برسد. از طرف دیگر، اگر فقط شنونده هستید و هرچه که همسرتان داد و فریاد میکند، یک کلمه هم به زبان نمیآورید، باز هم نباید انتظار داشته باشید که رفتارتان اوضاع را بدتر نکند. حق و البته وظیفه شما و همسرتان است که در بحثهای زن و شوهری، به یک اندازه از خود دفاع کنید یا درباره سوءتفاهمهای ایجاد شده به هم توضیح دهید.
اما اگر احساس میکنید ادامه دادن بحث تنها اوضاع را بدتر میکند و عصبانیت شما کار را به جای ناخوشایندی میکشاند، با هم در این مورد که بحث را به زمان بهتری موکول کنید به توافق برسید. میتوانید چند ساعت بعد و حتی چند روز بعد در مکانی امن و آرامشبخش پای میز مذاکره بنشینید و با یک گفتوگوی منطقی، امکان رسیدن به نتیجه بهتر را فراهمکنید.
خط قرمز پنجم
آسمان و ریسمان نبافید
یکی از عادات مخرب اما رایجی که بسیاری از زوجها هر روز یا هر هفته پایش را به زندگیشان باز میکنند، تعمیم دادن اشتباهات فرد مقابل است. اگر شما هم از آن دسته زن و شوهرهایی هستید که با دیدن یک اشتباه عبارت «تو همیشه…»، «تو هیچوقت…» را به زبان میآورند، باید بدانید که خیانت بزرگی به زندگیتان میکنید که رابطه شما را تهدید میکند. این عبارتها که دعوا را به اوج میرساند و همه تلاشهای همسرتان برای درست رفتار کردن در گذشته را زیرسوال میبرد، میتواند صدمهای جدی به رابطه شما بزند.
پس باز هم به قانونی که قبلا گفته شد برگردید و در هر زمان که دلیلی برای جر و بحث میبینید، فقط در مورد همان موضوع که درست در همان روز مطرح شده با هم بحث کرده و از دادن چنین حکمهای کلی و تعمیم دادن اشتباهات شریک زندگیتان پرهیز کنید.
خط قرمز ششم
روی کاناپه نخوابید
شاید تصور کنید حق دارید در زمانی که از همسرتان دلخورید و حتی به احساسی که نسبت به او دارید شک کردهاید، رابطه زناشویی برقرار نکنید. حتی حق دارید قبل از خواب او را در آغوش هم نگیرید و پشت به همسرتان بخوابید، اما اجازه ندارید در این روزهای تلخ، به اتاق خوابتان پشت کنید.
نباید بگذارید که تلخترین اتفاقها، به شما یا همسرتان انگیزه ترک اتاق خواب و تغییر دادن جای خواب را بدهد. تا روزی که شما در یک خانه زندگی میکنید، حتی اگر با تمام وجود از هم دلخور باشید، نباید از این قانون سرپیچی کنید و دلخوریتان را با پشت کردن به اتاق خواب که یکی از امنترین گوشههای خانهتان است، نشان دهید.
خط قرمز هفتم
پا توی کفش خانوادهها نکنید
اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخترین لحظات زندگی مشترکتان باید به آن پایبند باشید، قانون «منع توهین» است. نه شما و نه شریک زندگیتان، حتی در بدترین لحظات و در اوج عصبانیت هم حق ندارید به خانواده هم توهین کنید و از بدگویی به خانواده هم به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید.
اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرفهای ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!»، مگر در همه روزهایی که شریک زندگیتان خوشایندترین جملات را در مقابلتان به زبان میآورد به او یادآوری میکنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است؟ پس بهخاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که حرمتها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید.
خط قرمز هشتم
کسی را توی سرش نکوبید
زمان بحث کردن با همسرتان، مثال زدن درمورد زندگی دیگران را فراموش کنید. اینکه شوهر خواهرتان چطور با همسرش رفتار میکند یا اینکه پدرتان چطور زندگی را میچرخانده، به مرد زندگی شما ربطیندارد.
اگر میخواهید از او و رفتارهای اشتباهش انتقاد کنید، آزادید! میتوانید به او بگویید چرا با من اینطور حرف زدی، چرا به قولی که دادی عمل نکردی یا چرا این کاستی در رابطه ما وجود دارد، اما هنگام مطرح کردن این موضوعات، نمیتوانید برایش همه نمونههای موفقی که مثل او رفتار نمیکردند را مثال بزنید. یادتان نرود که زندگی شما، یک زندگی منحصر به فرد است که قانونها و البته محدودیتهای متعلق به خود را دارد و اگر افراد میتوانستند یاد بگیرند که زندگی خود را مدام با دیگران مقایسه نکنند، دنیای شادتر و خوشایندتری میداشتیم!
شما برای ساختن زندگیتان باید باور کنید که دنیای مطلوب من، اساس و شالوده زندگی من است و نه اساس و شالوده زندگی دیگران و گذشته از اینکه برای رعایت نسخههایی که دیگران پیچیدهاند با همسرتان بحث نمیکنید، نباید از دیگران هم انتظار داشته باشید مثل شما زندگی کنند و نسخههایی که آنها را در زندگیتان اعمال میکنید را به کار ببندند.
گفتن و شنیدن
اگر شما در دعواها متکلموحده هستید و تنها خودتان را با بیوقفه حرف زدن خالی میکنید، نباید انتظار داشته باشید که بحثهای میان شما و همسرتان به سرانجام خوبی برسد از طرف دیگر، اگر فقط شنونده هستید و هرچه که همسرتان داد و فریاد میکند، یک کلمه هم به زبان نمیآورید، باز هم نباید انتظار داشته باشید که رفتارتان اوضاع را بدتر نکند.