روزانه با بی شمار موقعیت و تصمیم مواجه می شویم، از موارد پیش پا افتاده گرفته (مثل تصمیم گیری بین انتخاب سس قرمز یا سفید) تا موارد بسیار مهم ( مثل تغییر شغل).
در اغلب موارد با استناد به قلبمان یا احساسات خود تصمیم می گیریم که البته نتیجه آن همیشه هم ناخوشایند نیست ولی تصمیم گیری از روی احساسات گاهی مشکلات غیرقابل پیش بینی را برایمان به همراه خواهد داشت. احساسات، ما را در معرض سوگیری رفتاری و روانشناختی متعددی قرار می دهد, سوگیری هایی که به شکل های مختلف بر افکار ما تاثیرگذار بوده و ما را به سمت اتخاذ تصمیم نادرست سوق می دهند.
با شناسایی انگیزه هایی که ما را به سمت مسیر نادرست هدایت می کند و با مد نظر قرار دادن تکنیک هایی برای افزایش احتمال یافتن مسیر درست، می توان در نهایت تصمیم درست و منطقی تری اتخاذ نمود. اگرچه هیچ راهی برای تضمین آینده وجود ندارد اما راهکارهای زیر می تواند کمک شایسته ای به ما در رسیدن به مناسب ترین تصمیم نماید :
- اینکه فکر کنید افرادِ دیگر به اطلاعاتِ بهتری دسترسی دارند، تصوری نادرست است
اغلب ما فکر میکنیم افراد دیگر چیزهایی می دانند که ما نمی دانیم و به همین دلیل همان کاری را می کنیم که آنها انجام می دهند، اما لزوما این امر همواره درست نیست.
به گفته اقتصاد دان رفتاری، متیو رابین و اریک آیستر، این روش منجر به تکرار یک تصمیم غلط می شود.
گاهی اوقات، ممکن است افراد اساسا به یک سری اطلاعات محرمانه ای دسترسی داشته باشند که شما از آنها آگاه نیستید. اما در اغلب اوقات، آنها هم پیرو سایرین هستند و اگر شما هم از آنها پیروی کنید یک کار اشتباه را برای چندمین بار تکرار کرده اید.
- از قدرت خواب نیمروزی غافل نشوید
مطالعه ای در دانشگاه آمستردام صورت گرفته است که نشان داد هر چیزی دارای مکان و زمان است و این همان موردی است که به تصمیمات دشوار ما هم مربوط است؛ بنابراین گاهی بهتر است اجازه دهید ضمیر ناخودآگاه شما عنان امور را در دست بگیرد. در مواردی که عوامل مستقل متعددی ایفای نقش می کنند، اتخاذ تصمیمی که توسط یک ذهن هوشیار اتخاذ گردد غالبا نتیجه ای عالی به ارمغان می آرود.
جهت رهاسازی ذهن ناهوشیار برای تصمیم گیری ، خواب نیمروزی می تواند بسیار کمک کننده باشد.
- مطمئن شوید دقیقا همان چیزی را نمی بینید که دلتان می خواهد ببینید
وقتی شما با یک سری اطلاعات غیر قطعی مواجه هستید، غالبا این اطلاعات را طوری تفسیر می کنید که همخوان با افکار قبلی شماست. این سوگیری تاییدی منجر به اطمینان بیش از حد به تصمیمات خود می شود، در حالیکه از این حقیقت غافل شده ایم که برای این اطمینان و قطعیت خود دلیل خاصی نداریم.
اگر متوجه شدید به یک تصمیم معین متمایل هستید و این تصمیم به مراتب ساده تر عملی شده و با آن تا حدی آشنا هستید، باید مطمئن شوید که آیا این تصمیم واقعا تصمیم درستی است یا شما به خاطر علاقه ای که به آن دارید می خواهید همچین کاری را انجام دهید. با یک مثال برایتان توضیح می دهیم : فرض کنید برای خرید یک ماشین رفته اید و بین دو ماشین باید یکی را انتخاب کنید. ماشین ها از یک مدل هستند ولی به رنگ های قرمز و سفید. از آنجایی که شما به رنگ قرمز علاقه دارید حاضر می شوید چشمتان را بر روی خرابی های موتوری این ماشین ببندید و ماشین قرمز را انتخاب کنید در حالیکه انتخاب درست می توانست ماشین سفید باشد چون از لحاظ فنی کاملا سالم بود.
- تصور نکنید دیگران به اندازه شما قابل اعتماد هستند
یکی از معایب قابل اعتماد بودن این است که نمی توان ارزیابی درستی از اعتمادپذیر بودن دیگران به عمل آورد. بنابر نظریه توافق نادرست، ما اغلب فکر می کنیم افراد دیگر در شرایط معین، همان رفتاری را انجام می دهند که ما انجام می دادیم. به عبارت دیگر، اگر شما امین و قابل اعتماد باشید، فکر می کنید اطرافیان شما نیز امین و قابل اعتماد هستند و اگر شما فردی دروغگو باشید، همین برداشت را از دیگران دارید.
اگر شما فردی شدیدا قابل اعتماد هستید، مراقب باشید ویژگی های شخصی خود را به فردی که ممکن است مثل شما نباشد، تعمیم ندهید.
- اجازه ندهید انبوهی از اطلاعات باعث مخفی ماندن موارد مهم شود
یکی از قوانین طلائی Blink که توسط مالکوم گلدول پیشنهاد شده ، این است که اطلاعاتِ مضاعف, دایره را بر فرد تصمیم گیرنده تنگ تر می کنند؛ در واقع اطلاعات انبوه بسیار بدتر از این است که هیچ اطلاعاتی نداشته باشید!
دسترسی به اطلاعاتِ بیشتر, باعث ناتوانی در تشخیص اینکه کدام مرتبط و کدام یک مهم است می شود. بر همین اساس، به گفته پروفسور آنجلیکا دیموکا، ناتوانی در تصمیم گیری عارضه جانبی دسترسی به اطلاعاتِ بیش از حد است.
به طور خلاصه می توان گفت: بیشتر بر کیفیت اطلاعات توجه کنید تا کمّیت آنها.
- احتمال وقوع پیامدهای مختلف را در نظر بگیرید
در یک مطالعه مربوط به مجله وال استریت، معلوم شد هواشناسان که وضعیت آب و هوا را پیش بینی می کنند, عملکرد هوشمندانه تری نسبت به دیگران دارند زیرا هواشناسان، بر خلاف اکثریت ما، ملزم به برآورد احتمالات و تعیین درصد پیامدهای احتمالی هستند و آنها اغلب سریعا بازخورد تصمیمات خود را دریافت می کنند. در نتیجه، عملکرد واقع گرایانه تری دارند.
می توان چنین استنباط کرد که افرادی غیر از هواشناسان نیز می توانند با تمرین، توجه به آمار و یادگیری از تجربیات و اشتباهات گذشته، عملکرد موفقی در امر پیش بینی داشته باشند.
- یک وعده غذای سبک بخورید
وقتی گرسنه هستید، نمی توانید به درستی فکر کنید. حتی باهوش ترین و عاقل ترین افراد نیز وقتی استراحت کافی نداشته باشند و میزان گلوکز خون آنها پایین باشد، قادر به تصمیم گیری و اتخاذ تصمیم مناسب نیستند. به همین دلیل است که یک کارفرمای عاقل, شرکت خود را در ساعت ۴ بعد از ظهر تعطیل می کند حتی اگر تصمیمی مهم باید در آخرین ساعت های روز اتخاذ شود، نباید این امر با شکم گرسنه صورت بگیرد.
وقتی میزان گلوکز خون شما پایین است، مغز شما به پاداش های فوری عکس العمل نشان می دهد و بسیار بعید به نظر می رسد مزایای طولانی مدت را در نظر بگیرد. در نتیجه، میان وعده فراموش نشود!
- اجازه ندهید ترسِ شما از اشتباه, مانع از انجام کار درست شود
به گفته پژوهشگران وارتون، بهترین گلف بازان جهان، به دلیل نوعی سوگریری شناختی به نام ترس از باخت، سالانه به طور میانگین ۱٫۲ میلیون دلار از دست می دهند. منطق حکم می کند که گلف بازها در هر پار (بخشی از بازی گلف) کاملا مراقب بوده و بهترین ضربه خود را انجام دهند و در حقیقت وقتی در حال برنده شدن هستند، کمتر از وقتی که در حال باختن هستند، مراقب اوضاع هستند. این همان ترس از باخت است: آنها وقتی که توپ به نحو خطرناکی بالا رفته است، حرکات متمرکز تری از خود به نمایش می گذارند.
همانند گلف باز ها نباشید. اجازه ندهید مواردی چون برد یا باخت در روند تصمیم گیری شما دخالت کند.
- هرگز آخرین اطلاعات به منزله بهترین اطلاعات نیستند
معمولا برای ما آخرین اطلاعات به دست آمده مهمتر هستند، ممکن است این اطلاعات جالب و حتی مهم نیز نباشند!
این اطلاعاتِ لحظه آخری دارای تاثیر شگرفی بر روند تصمیم گیری است. در واقع اطلاعاتی که اخیرا کسب شده اند، برایمان مهمتر هستند. مسئله اینجاست که مغز ما طوری طراحی نشده است که بتواند تنها به بخشی از اطلاعات توجه کند. باید مطمئن شوید اطلاعاتی که به دست آورده اید بهترین اطلاعات هستند و نه لزوما آخرین اطلاعات!
- از چشم اندازی بیرونی خود را نظاره گر باشید
در پژوهشی مربوط به دانشگاه گوریون و دانشگاه شیکاگو معلوم شده است که اغلب ما ناتوان از پیش بینی روندی هستیم که سایرین ما را مشاهده می کنند. وقتی ما خود را به تفصیل مورد ارزیابی قرار می دهیم، خود را از منظر برداشت دیگران از خود ارزیابی می کنیم. وقتی این امر در طولانی مدت صورت می گیرد، افراد دیگر را تنها در لحظه معین بررسی می کنیم. و به همین دلیل است که شما به خاطر اشتباهی که سه سال پیش انجام داده بودید، همچنان احساس خجالت می کنید، اما در واقع دیگران اهمیتی به این موضوع نمی دهند.
با تغییر این رویه و اتخاذ یک زاویه دید بیرونی، بهتر می توان نحوه واکنش آنها را در برابر تصمیمی معین پیش بینی کرده و به تبع آن بهترین انتخاب را انجام داد پس خودتان را از زاویه دید دوستانتان ببینید.
- چشمان خود را ببندید و بر اساس اخلاق تصمیم بگیرید
افراد وقتی با تصمیمات دشوار روبرو می شوند، چشمان خود را لحظه ای بسته و توجه خود را متمرکز می کنند. این امر تنها یک تکنیک نمایشی نیست، در واقع بستن چشمان می تواند تاثیری واقعی و در عین حال مثبت بر تصمیم گیری داشته باشد.
در پژوهش مربوط به اوژن کاروسو از دانشگاه شیکاگو و فرانسیسا گینو از دانشگاه هاروارد معلوم ساخت که بستن چشمان در حین تصمیم گیری باعث تحریک هرچه بیشتر ذهن و بروز واکنش به مراتب هیجانی تر در ارتباط با موضوع مورد نظر می شود. در نتیجه، افرادی که در حین تصمیم گیری چشمان خود را می بندند، نسبت به تصمیمات اخلاقی واکنش مثبت و نسبت به تصمیمات غیر اخلاقی واکنش منفی نشان می دهند و اعمال غیر خودخواهانه از خود به نمایش می گذارند.
- به زبان بدن خود گوش فرا دهید
بدن نسبت به درد یا استرس از خود واکنش نشان می دهد. وقتی شما نفس نفس می زنید، آدرنالین ترشح شده و شما احساس خستگی و فشردگی می کنید. در چنین شرایطی، مخصوصا وقتی احساس خشم یا ترس می کنید، ممکن است قضاوت های شما نادرست باشد. اما هر مشکلی دارای راه حلی است : وقتی متوجه شدید بدن شما چنین واکنش هایی از خود بروز می دهد، چشمان خود را بسته، چند نفس عمیق بکشید و چند لحظه برای عملی که می خواهید انجام دهید، فکر کنید. هدف اصلیِ این تکنیک, کسب زمان تا آرامش فیزیکی و در نهایت انتخاب صحیح است.
- فراموش نکنید گاهی ممکن است بهترین انتخاب همان عدم انتخاب باشد
گاهی شما ناگزیر از انتخاب هستید. برخی مواقع نیز، نباید انتخاب کنید، در واقع گاهی عدم انتخاب یا تصمیم گیری، عاقلانه ترین انتخاب ممکن است. پژوهشگران کانادایی متوجه شدند مدیران وقتی بین دو گزینه پیچیده گیر می کنند، گرایش به اتخاذ تصمیماتی پرخطر دارند. اما اگر گزینه عدم تصمیم گیری نیز در اختیار آنها قرار بگیرد، آنها تفکر بیشتر و حل مسئله را ترجیح می دهند که در این صورت تصمیم آنها عواقب منفی کمتری در پی خواهد داشت.
وقتی بین دو گزینه گیر افتاده اید و دقیقا نمی دانید کدام درست است، بهتر است از خود بپرسید آیا واقعا مجبور به تصمیم گیری هستم؟
- تصمیم مهم را اول از همه بگیر تا خستگی ناشی از تصمیم گیری ها را شکست دهی!
وقتی با انبوهی از گزینه ها و تصمیمات و انتخابات مواجه هستیم، مغز خسته و فرسوده می شود. به همین دلیل است ملاقات های پشت به پشت همیشه منجر به تخلیه خستگی و فشار روانی می شوند : اینکه سعی می کنید منطقی در این جلسات شرکت کنید هیچ اهمیتی ندارد، بعد از اتخاد تصمیم، برای گرفتن تصمیم دیگر ناگزیر از پرداخت هزینه به صورت بیولوژیکی هستید. بدین ترتیب، شایسته است تصمیمات مهم در اولین ساعات آغازین روز، قبل از اینکه قدرت تصمیم گیری شما رو به زوال رود، گرفته شوند.
منبع: یک پزشک