برخی از افراد استعداد عجیبی در صحبت کردن دارند و می توانند با هر کسی در مورد هر چیزی صحبت کنند. این در حالی است که برخی دیگر حتی در صحبت های کوتاه روزمره نیز دچار مشکل می شوند. چیزی که این دو گروه را از یکدیگر متمایز می کند حرفی که برای گفتن دارند نیست. موضوع بر سر مهارت های ارتباطی است که تقویتشان می تواند به شما اجازه دهد هر گفتگویی را با هر کسی ادامه دهید.
آنه گرین، مدیرعامل یک شرکت آموزشی فعال در زمینه ی ارتباطات و رسانه ها که چهره هایی نظیر ریچارد برانسون نیز در میان مشتریانشان به چشم می خورد، در این باره می گوید: «یک مکالمه ی خوب نیازمند بده بستان است؛ درست مثل توپی که در بازی والیبال میان بازیکنان رد و بدل می شود و در هوا معلق می ماند. وقتی کسی سؤالی را متوجه شما می کند، مثل این است که توپ به سمت شما پرتاب شده باشد. همیشه باید پاسخی به سؤال طرف مقابل خود بدهید که بتواند مکالمه را در جریان نگه دارد. یعنی توپ مکالمه را دوباره به سمت طرف مقابل خود هدایت کنید و اجازه ندهید روی زمین بیافتد».
به گفته ی گرین، مثلاً اگر از یک موسیقیدان پرسیده شود «چه نوعی موسیقی می نوازید؟»، پاسخی مثل «چند نوع موسیقی مختلف» بلافاصله مکالمه را به بن بست می کشاند. او می گوید: «پاسخی اثربخش تر به همان سؤال می تواند چیزی شبیه این باشد: من به نواختن انواع مختلفی از موسیقی می پردازم. بیست و چند سالم که بود، در جنوب کشور بخش اعظم وقتم را به نواختن موسیقی کانتری می گذراندم. از آن به بعد نیز این نوع موسیقی را به سبک امروزی ام در شهر نیویورک نیز وارد کرده ام. این پاسخ دستمایه ای در اختیار طرف مقابل قرار می دهد که می تواند روی آن بیشتر کار کند. این، انگیزه ی دو طرف برای ادامه ی مکالمه را تحریک خواهد کرد».
در نظر گرفتن مکالمه به مثابه بازی والیبال، به جریان یافتن مکالمه بین شما و طرف مقابلتان کمک خواهد کرد. اما اگر می خواهید واقعاً خوش صحبت باشید و بتوانید مکالمه های بیشتری را با موفقیت پیش ببرید، باید مهارت های ارتباطی بیشتری در جعبه ابزار خود داشته باشید. ۶ عادت سخنوران حرفه ای و خوش صحبت ترین افراد را در ادامه خواهید خواند. هر بار که وارد مکالمه ی تازه ای می شوید این ۶ عادت را تمرین کنید:
۱- افراد خوش صحبت بیش از آنکه صحبت کنند گوش می دهند
نکته ی جالبی که در مورد اکثر انسان های خوش صحبت وجود دارد این است که حرف زدن مهم ترین مهارت آنها نیست؛ بلکه بیشتر گوش کردن است که آنها را به عنوان یک فرد خوش صحبت در ذهن دیگران جا می اندازد. به گفته ی سلسته هیدلی، مجری یک برنامه ی رادیویی، متأسفانه هنر گوش کردن مهارتی است که توجه زیادی به آن نمی شود؛ اغلب افراد ترجیح می دهند صحبت کنند. او در سخنرانی تد خود در سال ۲۰۱۵ با عنوان «۱۰ توصیه برای داشتن مکالمه ای بهتر» گفت: «هر کدام از ما وقتی صحبت می کنیم، احساس می کنیم اوضاع را تحت کنترل داریم. فکر می کنیم لازم نیست به چیزهایی که علاقه ای به شنیدنشان نداریم گوش دهیم. دوست داریم در مرکز توجه باقی بمانیم و به این طریق هویت خود را برجسته تر کنیم».
علت دیگری که باعث می شود حرف زدن را بیشتر از گوش کردن دوست داشته باشیم این است که هنگام گوش کردن به راحتی ممکن است حواسمان پرت شود. هیدلی می گوید یک فرد معمولی در حالت عادی به طور متوسط ۲۲۵ کلمه در دقیقه حرف می زند. این در حالی است که ما می توانیم تا ۵۰۰ کلمه در دقیقه را بشنویم و پردازش کنیم. او در ادامه می گوید: «به همین دلیل است که ذهن ما شروع می کند به پر کردن جای خالی ۲۷۵ کلمه ی دیگر. توجه کردن به یک نفر دیگر و آنچه که می گوید نیازمند تلاش و صرف انرژی است. اگر نتوانید از پس این کار بر بیایید، نمی توانید مکالمه ی خوبی داشته باشید».
۲- لزوماً تجربیات شخصی خود را وارد مکالمه نمی کنند
سخنوران خوش صحبت، وقتی لزومی ندارد تجربه ی شخصی خود را وارد موضوع نمی کنند. به گفته ی هیدلی، وقتی کسی می گوید یکی از اعضای خانواده اش را از دست داده است، نباید شروع کنید از تجربه ی مشابهی که خودتان داشته اید صحبت کنید.
او در این باره می گوید: «اگر طرف مقابل شما در مورد مشکلاتی صحبت می کند که در محل کار خود با آنها روبروست، در مورد اینکه چقدر از کار خود تنفر دارید برای او صحبت نکنید. این دو هیچ گاه قابل مقایسه نیستند. هر تجربه ای جنبه ی شخصی دارد. به علاوه، صحبت بر سر شخص شما نیست. لازم نیست از این فرصت برای اثبات توانایی های خود یا دشواری هایی که با آنها مواجه شده اید استفاده کنید. مکالمه فرصتی برای اثبات برتری نیست».
۳- اگر چیزی را متوجه نمی شوند از به زبان آوردنش ابایی ندارند
مارک لوی، رئیس یک شرکت فعال در زمینه ی برندینگ می گوید یک سخنور خوب، از اینکه نشان دهد چیزی را نفهمیده ابایی ندارد. او می گوید: «بسیاری از افراد تنها به این دلیل که می خواهند خودشان را دانای کل و بی نقص نشان دهند وجهه ی خود را از بین می برند. اما در جریان قرار دادن طرف مقابل نسبت به نفهمیدن گفته هایش می تواند اشتیاق آنها به ارائه ی توضیحات تکمیلی را بالا ببرد».
لوی توصیه می کند اگر جایی از صحبت های طرف مقابل خود را متوجه نشدید، با چنین جملاتی این موضوع را به اطلاع او برسانید: «می خواهم مطمئن شوم منظورتان را درست فهمیده ام. می توانید چیزی که گفتید را با بیانی متفاوت تکرار کنید؟»
او می گوید: «طرف مقابل شما نه تنها احساس می کند حرف هایش شنیده شده، بلکه از اینکه بخواهد منظورش را به شکل متفاوتی بیان کند خوشحال خواهد شد».
۴- زیاد مطالعه می کنند
نویسنده ای به نام سوزان بیتس توصیه می کند با مطالعه و بالا بردن آگاهی خود در زمینه های مختلف، بر جذابیت خود بیافزایید. او می گوید: «جسارت این را داشته باشید که به مطالبی فرا تر از علایق و سلایق شخصی تان نیز گریزی بزنید؛ مطالبی که می توانند به یک مکالمه حیات تازه ای ببخشند. خود را با طرف مقابلتان هماهنگ کنید و نسبت به دیدگاه های آنان کنجکاو باشید».
لوی اضافه می کند داشتن مطالعه ی کافی به شما اجازه می دهد از حوزه های دیگر نیز چیزی برای گفتن داشته باشید: «وقتی یک فعال حوزه ی کسب و کار می خواهد در یک مکالمه منظور خود را برساند، برای این کار از مفهوم یا روایتی در حوزه ی کسب و کار بهره می گیرد. اما این موضوعات بعد از مدتی کهنه می شوند. همه ی کسانی که در حوزه ی کسب و کار فعالیت دارند این حرف ها را شنیده اند. اینجاست که لازم است در عین حفظ ارتباط و انسجام کلی، به حوزه ای متفاوت گریزی بزنید».
۵- به دنبال نشانه می گردند
یک سخنور حرفه ای با چشم هایش نیز گوش می کند و زبان بدن طرف مقابل و یا تغییراتی که در خلق و خویش رخ می دهد را رصد می کند. این نشانه ها حاوی اطلاعاتی هستند که به شما خواهند گفت علاقمندی فرد مورد نظر به موضوع بحث تا چه حد است. به اعتقاد پارکر الن، استاد مدیریت و توسعه ی سازمانی دانشگاه نورث ایسترن، این به شما کمک می کند در لحظه سمت و سوی مکالمه ی خود را عوض کنید و یا کیفیت آن را بهبود ببخشید.
او می گوید: «این کار کمک می کند درباره ی طرف های گفتگوی خود، اهداف و انگیزه های احتمالی آنها آگاهی بیشتری کسب کنید».
۶- جزئيات را کنار می گذارند
همه ی ما تجربه ی مکالماتی را داشته ایم که شخص متکلم، با تلاش برای به یاد آوردن یک تاریخ یا یک اسم، موضوع اصلی بحث را به حاشیه یا بن بست کشانده است. اطلاعاتی جزئی و نه چندان مهم مثل این، باعث آشفتگی کلامی می شوند. هیدلی اعتقاد دارد سخنوران حرفه ای موضوع خود را با اضافه کردن تاریخ، نام، یا هر اطلاعات جزئی دیگری از این دست پیچیده و سنگین نمی کنند. او می گوید: «شنونده اهمیتی به این جزئیات نمی دهد. آنچه که در مرکز توجه آنها قرار دارد شما هستید. اینکه چه خصوصیاتی دارید و خودشان در کدام یک از این خصوصیات با شما شریک اند. بنابراین جزئیات را فراموش و حذف کنید»