سایت معتبر recode به تازگی مقاله بسیار مفصلی را به امید کردستانی اختصاص داده است، مقالهای که جایگاه این ایرانی شاخص در دنیای آیتی را به خوبی به نمایش میگذارد:
امید کردستانی، یکی از محبوبترین اشخاص در سیلیکون ولی است. در این مورد کمتر کسی است که شک و تردیدی داشته باشد. تقریبا همه افرادی که سابقه همکاری با کردستانی را دارند، از همکاران نتاسکیپ تا گوگل، همه با صفحات تحسینبرانگیز از او یاد میکنند و قدرت رهبری و همکاری او را میستایند.
هفته پیش گوگل آمار شگفتانگیز از کارکرد اقتصادی و سود کسب شده در سه ماهه دوم سال ۲۰۱۵ را منتشر کرد. آماری که در سایتهای ایرانی هم بازتاب پیدا کرد. در این میان چیزی که مورد غفلت قرار گرفت، جایگاه کردستانی و بازگشت او به گوگل، در کسب این موفقیت اقتصادی بود.
عایدی گوگل در این بازه زمانی ۱۴٫۳۵ میلیارد دلار بود و سود هر سهم ۶٫۹۹ دلار. گوگل در حال حاضر دومین شرکت ارزشمند دنیا از نظر اقتصادی محسوب میشود و موفقیتهای سال پیش گوگل در بخش اقتصادی، تا حد زیادی مرهون سیاستهای کردستانی است.
اگر یک سال و یک هفته به گذشته برویم، به زمانی میرسیم که لری پیچ، امید کردستانی را دوباره به گوگل آورد و در ماه اکتبر هم به او منصبی دائمی داد.
کردستانی در بدو مراجعه با گوگلی مواجه شده بود که در حال مواجهه با یک بحران بود، آمار رشد سود مالی که در گذشته سیر همواره صعودی داشت، یکنواخت و هموار شده بود و گوگل دچار یک بیبرنامگی در مصرف کردن درآمدهای خود برای پروژههایی با آینده نامعلوم شده بود، پروژههایی مثل گوگل گلس و یا پروژه Loon که قرار بود با بالون اینترنت را به همه دنیا برساند. از سوی دیگر گوگل به صورت بادکنکی در حال رشد بود و میزان خلاقیت در این شرکت کاهش یافته بود.
چنین مشکلاتی ما را ما در یک پزشک هم در یک مقاله تحلیل کرده بودیم و هشدار داده بودیم که گوگل در حال تبدیل شدن به یک مایکروسافت جدید است. یعنی دارد به یک شرکت پیر، کند و غیرخلاق تبدیل میشود که تنها با تکیه به سابقه و درآمد محصولات انحصاری خود که در مورد گوگل موتور جستجویش است، پابرجا مانده است. (این مقاله البته از سوی بسیاری از خوانندگان مورد تأمل قرار نگرفت و این تصور ایجاد شد که ما در حال گزافهگویی هستیم!)
اینجا بود که کردستانی وارد شرکت شد تا سیستم تجاری این شرکت را سر و سامان دهد. کردستانی یک خودی و یک گوگلی اصیل بود. او سابق بر این، زمانی به گوگل آمده بود که این شرکت تنها ده مهندس داشت. کردستانی آمده بود تا با در پیش گرفتن سیاستهایی متفاوت نسبت به «نیکش آرورا» که در غیاب او مدیریت اجرایی در زمینه فروش داشت، این شرکت را به چیزی که نیاز داشت، برساند.
گوگلی متفاوت
گوگل نسبت به زمانی که کردستانی این شرکت را ترک کرده بود، یعنی آوریل سال ۲۰۰۹، بسیار عوض شده بود و حسابی پوست انداخته بود. در سال ۲۰۰۹، درآمد سه ماهه گوگل حدود ۴٫۱ میلیارد دلار و میزان هزینه این شرکت حدود ۱٫۵ میلیارد دلار بود و این شرکت کمی بیشتر از ۲۰ هزار نفر را استخدام کرده بود. از آن زمان، تا سال پیش، میزان درآمد گوگل سه برابر شده بود و هزینهها هم حدود ۴ برابر.
زمان خروج کردستانی، اندروید سیستم عامل تنها ۲ درصد گوشیهای موبایل بود، اما حالا از هر پنج گوشی هوشمند در دنیا، ۴ تای آنها سیستم عامل اندروید را اجرا میکنند. با این همه هنوز هم میزان سود گوگل یا لااقل سود مستقیم گوگل از محل اندروید، نسبت به دیگر تجارتهای گوگل، ناچیز است.
زمانی که کردستانی از گوگل رفت، هنوز گوگل و فروشگاه اپلیکیشن گوگل یعنی پلی استور وجود نداشتند و خبری از سیستمهای نمایش آگهی جدید گوگل نبود.
در آن زمان گوگل با بحرانهای قانونی مثل تحقیقاتی در زمینه تخطی از قوانین ضدانحصار مواجه نشده بود. گوگل همچنین به صرافت ورود به عرصههایی مثل محصولات هوشمند پوشیدنی، وسایل مرتبط با هم یا اینترنت چیزها، روباتیک، انرژیهای سبز، سرویسهای وایرلس و اینترنت فوق سریع نیفتاده بود و هیچ بالون یا «دورن»ای را هم به آسمان نفرستاده بود.
در این سالها که خبری از کردستانی در گوگل نبود، گوگل گلس و گوگل پلاس با سر و صدا و جنجال بسیار فراوان آمده بودند و بعد از چندی خود گوگل متوجه شده بود که محصولات موفقی نیستند.
در آن زمان دشمنان گوگل تا به حد امروزی قدرتمند نشده بودند و آمازون و فیسبوک شرکتهای همتای گوگل محسوب نمیشدند. البته گوگل در آن زمان علاقهای به ورود به عرصهای بیگانه و زمینههای تخصصی فعالیت دیگر شرکتها نشده بود.
چرا کردستانی دوباره به گوگل آورده شد؟
گفتگو با یک دوجین از افراد، دو دلیل عمده را برای بازگشت امید کردستانی مطرح میکند:
۱- لری پیج به کردستانی اعتماد کامل دارد. میزان اعتمادی که پیج نسبت به او دارد، بسیار نادر است.
۲- روح، عصاره و به تعبیر فرنگیها DNA گوگل در ذات کردستانی وجود دارد. او در بخش اقتصادی، منش و شیوه عملکرد خاص گوگل را به راحتی اعمال میکند.
در این سالها گوگل به صورت روزافزونی کارشناسانی جدید استخدام کرده بود، اما بازگشت کردستانی این نوید را میداد که فرهنگ قدیمی مقبول گوگل، دوباره به این شرکت برگردد.
کردستانی در سال ۱۹۶۳ در تهران به دنیا آمد. پدر او یک مهندس و مادرش پرستار بود. در ۱۴ سالگی، یعنی همان زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و تظاهرات مردمی به اوج رسید، خانواده او ابتدا به انگلیس و سپس به آمریکا رفتند.
او در سخنرانی سال ۲۰۰۷ خود در دانشگاه ایالتی سن خوزه به دلایل کوچ به آمریکا اشاره میکند، از دید او آمریکا مکانی شاد برای زندگی بود، درست به همین خاطر بود که توانست مادرش را متقاعد کند که به آمریکا بروند. یک دوست خانوادگی آنها در آن زمان در آمریکا، مهندسی میخواند و کردستانی تصمیم گرفت که راه او را دنبال کند.
او کارش را با کار در شرکت HP و مطالعه در دانشکده اقتصاد استنفورد ادامه داد. سپس به شرکت GO رفت، شرکتی که در آن زمان در زمینه رایانش موبایل کار میکرد و سپس ورشکست شد.
در سال ۱۹۹۵، او کار با نتاسکیپ را شروع کرد. یک عضو سابق نتاسکیپ به نام «رام شریرام» عملکرد کردستانی را در این زمان میستاید و میگوید که وی بدون تکبر، اعتماد میآفرید.
بعد از خروج از شرکت AOL کردستانی سرانجام به گگل آمد. سرمایهگذاران ابتدایی گوگل در آن زمان، مؤسسان گوگل یعنی پیج و برین را متقاعد کردند که در پخش اقتصادی باید آدم خبرهای را به کار بگیرند و در آن کردستانی به آنها معرفی شد.
کردستانی سر میز پینگ پنگ، مؤسسان گوگل را ملاقات کرد و در این زمان ۲ درصد سهام شرکت جوان گوگل به او داده شد. سهامی که بعدها او را ثروتمند و میلیاردر کرد!
کردستانی بود که سیستم اقتصادی گوگل را پایه گذاشت، به همت او بود که سیستمهای نمایش آگهی متنی گوگل که متناسب با جستجوی کاربر، آگهی به خورد آنها میدهند (AdSense و AdWords) شکل گرفت.
کردستانی توانست خمیرمایه و فرهنگ گوگل را به راحتی اخذ کند و در بخش اقتصادی اعمال کند. او بود که شرکای کوچکی را بی سر و صدا جذب میکرد و بر توان گوگل میافزود، مثلا فقط از عهده او برمیآمد که از شرکت چینی آن زمان گمنام علی بابا، مسئولات فروش جوان، برای کار در گوگل استخدام کند. او همچنین تعدادی از مدیران موفق را کشف کرد و به گوگل آورد، او بود که آرورا، شریل سندبرگ و تیم آرمسترانگ را به گوگل آورد.
در یک ایمیل، مدیر عامل اسپاتیفای -داتیل ایک- او را بیل کمپل مقایشه میکند، نابغهای که به اپل و گوگل مشاوره میدهد.
کردستانی روابط بسیار نزدیکی با مؤسسان گوگل دارد و پیداست که این نزدیکی و اعتماد، آسان به دست نیامده است. یک تئوری این است که نقش کردستانی و نیز اشخاصی مثل اریک اشمیت در موفقیت اقتصادی گوگل، چنین جایگاه بیهتمایی را به او داده است.
در همایش اخیر Code کردستانی توضیح داده بود که او گوگل را به این خاطر ترک کرده بود که وقت بیشتری برای صرف کردن با خانواده داشته باشد. البته در این میان از دست دادن یک دوست بسیار نزدیک هم ممکن است، عامل دیگری بوده باشد:
دو ماه قبل از خروج او، مایک هومر، که در نتاسکیپ، رئیس او بود، درگذشت. هومر نقش مرشد و مربی را برای کردستانی جوان بازی میکرد و او بود که رفتن به گوگل را به او توصیه کرده بود، آن هم در شرایطی که استیو جابز به صورت همزمان خواستار کردستانی شده بود.
کردستانی تا جایی که میتواند از برخورد با رسانهها و نشریات، به خصوص در زمینههایی که به زندگی شخصی او مربوط میشود، پرهیز میکند. به همین خاطر آگاهی ما از دوران غیبت او هم اندک است.
اما میدانیم که در این زمان، هنوز هم به طور مرتب پیج را ملاقات میکرد. از آغاز سال ۲۰۱۱ او مشاوره داده به شرکتهای نوگام یا استارتآپها را آغاز کرد.
یکی از مشاورههای او به شرکتی به نام GenapSys بود که کارش بررسی DNA یا سکانس کردن آن است. تعدادی از مدیران و کارکنان ارشد این شرکت ایرانی هستند. (+) یکی از مدیران دیگر این شرکت کلاکر کلوت است که کردستانی در دوره غیاب خود عادت داشت مرتب با خودروی فراری خود به دفتر او بر گفتگو برود. از کردستانی حتی خواسته شد که جزو مدیران این شرکت شود، اما وی مؤدبانه این درخواست را رد کرد.
کردستانی در این مدت همچنین جزو هیئت مدیره سایت اسپاتیفای شد. شرکتی که شایعاتی مبنی بر علاقه گوگل به خرید آن هم شنیده شد. در ابتدا اصلا گمان نمیرفت که اسپاتیفای در زمینه پخش محتواهای دیجیتال شامل موسیقی، روزی مجبور به رقابت با این شرکت جوان شود.
یکی از دستاوردهای یک ساله کردستانی، افزوده شدن بر میزان استفاده از یوتیوب در سطح دنیا به خصوص بر میزان تماشای محتواهای آن از طریق ابزارهای موبایل است. دستاوردی که علیرغم تهدید رقیبی مثل فیسبوک، به دست آمده است.
در دور جدید کار کردستانی با گوگل، کار برای او دشوارتر از پیش است، چرا که او باید شرکایی را در عرصههای نو و متفاوت که گوگل در آنها، انحصار و دست بالا ندارد، پیدا کند. چیزهایی مثل خودروهای بیراننده، مخابرات و اینترنت پهنباند یا پزشکی.