خیلی وقتها ما از صلاح خودمان یا رشته کارهایی که به تدریج منجر به موفقیتمان خواهد شد، آگاهی داریم.
هنگام لباس پوشیدن از افزایش سایز کمرمان، پیش خودمان شرمزده میشویم و میدانیم که مثلا با دو ماه ورزش و کمی کم کردن کالری غذایی، زندگی شادابتری خواهیم داشت. یا اینکه میدانیم برای موفقیت پروژهای واقعا لازم است که روزانه یک ساعت بیشتر کار کنیم یا اینکه میدانیم لازم است در مقابل وسوسه خرید برخی از چیزهای غیرضروری مقاومت کنیم.
علیرغم این آگاهیها، ما در بسیاری مواقع آن انگیزه و نیروی درونی را نداریم. اگر به غیر از این بود، شمار آدمهای موفق جامعه خیلی بیشتر از اینها میشد.
اما آیا واقعا راهی برای افزایش اراده و انگیزه وجود دارد، آیا ما میتوانیم «مود» ذهنی خود را تغییر بدهیم؟
جالب است بدانید که برای این کار هم ترفندها و هکهایی وجود دارد. ما به حکم تجربه، با بعضی از آنها آشناییم:
ورزش – پاداش دادن به خود بعد از انجام دادن هر مرحله از یک کار بزرگ – تصور اینکه که یک مربی یا آقابالاسر سختگیر بر کارهای ما نظارت میکند!
به دنبال راه تازهتر و انقلابیتری هستید؟
مقالهای که به تازیگی در مجله «نورون» به چاپ رسیده است به یکی از این راهها اشاره کرده است.
در حقیقت ساختاری از مغز که باعث ایجاد انگیزه در ما میشود، خوشه کوچکی از نورونها در داخل مغز در ناحیهای موسوم به ventral tegmental است.
پژوهشگران تصمیم گرفتند که فعالیت این ناحیه از مغز را در ۷۳ نفر با MRI عملکردی بررسی کنند. برخلاف MRI روتین که در آن فقط ساختمان آناتومیک مغز را میشود مشاهده کرد، در MRI عملکردی میزان فعالیت هر قسمت مغز مشخص است.
پژوهشگران سپس از این افراد خواستند که در خودشان ایجاد انگیزه کنند!
همان طور که میتوانید پیشبینی کنید، ایجاد انگیزه، یک دکمه روشنکننده لامپ روشنایی نیست که ما بتوانیم با اراده خود، به ناگاه آن را خاموش و روشن کنیم، پس سوژههای آزمایش هم در ایجاد انگیزه در خود، موفق نبودند.
سپس پژوهشگران تصمیم گرفتند از شیوهای موسوم به نوروفیدبک یا بازخورد عصبی استفاده کنند. اگر ما بتوانیم فعالیت مغز را روی یک صفحه نمایش به صورت زنده ببینیم، میتوانیم متناسب با آن واکنش نشان بدهیم و طی فرایندی شبیه بازیوارسازی، میزان فعالیت مغز خودمان را زیاد یا متناسب کنیم.
شیوه بازخورد عصبی، البته چیز جدیدی نیست و سالهاست که استفاده میشود. منتها در روند سنتی، برای نشان دادن میزان فعالیت مغز، از نصب الکترود روی پوست مغز استفاده میشود. بنابراین آنچه ما به عنوان فعالیت مغز میبینیم، چیزی شبیه شنیدن صدای یک استادیوم از دور است. در صورتی که برای تأثیرگذاری بهتر، ما باید بتوانیم میزان فعالیت نواحی خاص مغز که مسئول ایجاد مثلا افسردگی یا اضطراب با اختلال کمتوجهی- بیشفعالی هستند را ببینیم.
کاری که پژوهشگران در پروژه جدید کردند این بود که به جای گذاشتن الکترود و نشان دادن امواج مغزی به بیماران، با MRI عملکردی، دقیقا میزان فعالیت ناحیه ventral tegmental را به ۷۳ داوطلب نشان دادند.
به این ترتیب این داوطلبها توانستند، میزان انگیزش خود را به صورت عینی ببینند و به تناسب موفق شدند، میزان فعالیت این ناحیه را افزایش دهند.
بنابراین میشود پیش بینی کرد که روزی از این روش، برای کسب عادات خوب، ترک اعتیاد به سیگار و افزایش انگیزه برای انجام کارهای خوب بهره ببریم.