ما زنان از مطالباتمان زیاد گفتهایم و شنیدهایم؛ از اینکه چرا به آنچه میخواهیم نمیرسیم، حقمان را نمیگیریم، برای تحقق آرزوهایمان هزار راه نرفته داریم، چرا آن از ما دریغ شد و چرا این تحمیل شد.
تا کنون فکر کردهاید چرا چنین است؟ چرا سرعت رسیدن به خواستههایمان خیلی کمتر از حجم آنها و تلاشها برای رسیدن به آنهاست؟ چرا به جز قوانین ثبتشده و رسمی، قوانین نانوشته و سقفهای شیشهیی زیادی در راه رسیدن به خواستههایمان وجود دارد؟
نمیتوانیم ادعا کنیم که همهی آن چیزی که میخواهیم توسط دیگران از ما دریغ شده است. حتی نمیتوانیم ادعا کنیم که همهی ما زنان یک مطالبه داریم و در پی تحقق یک هدف هستیم؛ همچنان که در میان مردان نیز اشتراک و تشابه تا این اندازه وجود ندارد.
اینکه انسانها به دنبال چه خواستههایی هستند، به تفکر آنها دربارهی زندگی و اجتماع و انتظارات و اهداف آنها بستگی دارد. موضوعی که بر اساس آن باید بپذیریم افراد شبیه نیستند و شبیه نمیاندیشند. شاید فکرکردن به این موضوع بتواند گام اول در درک دلایل اصلی فاصله میان خواستهها و دستیافتههای ما باشد.
ما پیشنهادهایی در این زمینه داریم که میخواهیم آنها را با شما به اشتراک بگذاریم؛ هرچند از تفاوت ایدهها و باورها دراین باره آگاهیم.
تفاوتها را بپذیریم و تصورات اشتباه را اصلاح کنیم؛ تصوراتی که بسیاری از آنها ناخودآگاه در حافظهی فردی، اجتماعی و تاریخی زنان و مردان ما جا خوش کردهاند. روشن است که زن و مرد تفاوتهای فیزیولوژیک زیادی دارند و بسیاری از شرایط بر اساس همین تفاوتها تبیین میشود، اما این دلیل خوبی برای بازداشتن زنان از تمام آنچه حق خود میدانند، نیست.
اصلاً در بیان مطالبات زنان در هر قشر و گروهی، صحبت از تفاوتهای جسمی در میان نیست، چنانچه زنان نیز چیزی بیشتر از آنچه از نظر فیزیکی توان پذیرش آن را دارند، نخواستهاند. پس چرا نه زنان و نه مردان توان اصلاح این تفکر را ندارند؟ چرا عدهای این تفاوت را نمیپذیرند و یا عدهای آن را دلیل اصلی تمام تفاوتهای حقوقی و اجتماعی میدانند؟ اصلاً چرا این تفاوتها در ذهن برخی از زنان و مردان ارزش و برتری ایجاد میکند؟
در عین امیدواری نگذاریم هیچ کس آرزوها، خواستهها و یا حتی کمبودها را انکار کند. هرچند که با وجود اطلاعرسانیها و کسانی که از کنار موضوعات حوزهی زنان به سادگی نمیگذرند، دیگر انکارکردن به سادگی گذشته نیست!
به این فکر کنیم که چرا برخی، هم در میان زنان و هم در میان مردان، با هر موضوعی که در حوزهی زنان مطرح میشود مخالفت میکنند؟ تصور میکنند زنان ایرانی خواستههای غیرواقعی و زیادهخواهانه دارند؟ واضح است که این چنین نیست. فکر میکنند تمام زنان جهان مشغول کار و زندگی خودشان هستند و فقط زنان ایرانی زبانشان بلند است!؟ روشن است که اینگونه نیست.
برای اینکه کمی وضعیت زنان جهان و خطرها و محدودیتهایی که با آنها روبهرو هستند را بهتر بفهمیم، از کسانی که این وضعیت را انکار میکنند بپرسیم: چرا هر بار تنها اجلاسهای جهانی دربارهی معضلات زنان برگزار میشود؟ چرا سازمان ملل هر سال گزارش عملکرد کشورهای مختلف در حوزهی زنان را دریافت میکند؟ اصلاً چه نیازی به پایش وضعیت زنان در کشورهای مختلف هست؟
قرار نیست با این پرسشها دو گروه زنان و مردان را از هم جدا کنیم و با یک رویارویی عجیب و غیرمنطقی داشتهها، نداشتهها و آزادیها و محدودیتهایمان را به رخ هم بکشیم. تنها میخواهیم به این باور برسیم که در راه رسیدن به اهداف فردی و اجتماعی، نباید محدودیتها و خطرها، به هر دلیلی، بیشتر بر سر راه زنان قرار داشته باشد تا مردان.
همهی زنان و تمام خواستههایشان را با یک نگاه ببینیم. تا اینجا خواستهها و آرزوها شما را یاد چه چیزهایی انداخت؟ محدودیتها و مخاطرات در جامعهی شهری و یا کمبودها در جوامع کوچکتر یا روستایی؟
میدانید طیف خواستههای زنان نه تنها در ایران که در تمام کشورها در حوزههای گوناگونی مانند اینها نهفته است: بیمه و درآمد برای زنان روستایی کشاورز و دامدار، حق رأی، دو چرخه سواری در سطح شهر، ورود به ورزشگاهها، استفاده از حقوق و مزایای برابر با مردانی که با آنها در یک فضا کار میکنند، تأمین شغل و درآمد برای زنان سرپرست خانوار، مسکن برای زنان آواره و بیخانمان، کاندید شدن برای انتخابات مجلس و ریاستجمهوری، حق آموزش، حق دریافت شناسنامه برای فرزند، حق انتخاب همسر، حق سفر و یا حق حرف زدن!
بسیاری از این موارد حقوق اولیه هستند، حقوقی که در دنیای امروز نباید بحثی بر روی آنها باشد اما بد نیست بدانیم که طیف خواستههای زنان بسته به جامعه و فضای فرهنگی که در آن زندگی میکنند، بسیار گسترده است.
پله به پله و منطقی بخواهیم. نمونههای زیادی در این باره وجود دارد مثلا اینکه در چند ماه اخیر در شبکههای اجتماعی و یا در فعالیتهای مدنی درخواستهای زیادی برای حضور بانوان ایرانی در ورزشگاهها مطرح شد. تا اینکه بالاخره در همین چندروز خبر رسید که شورای امنیت با حضور بانوان در ورزشگاهها به جز بوکس، شنا و فوتبال موافقت کرده است.
این مثال کوچکی از سوی طرفداران این خواسته برای همهیی ماست که بدانیم اگر قرار است چیزی را بخواهیم، همه با هم بخواهیم، برای همه بخواهیم، با در نظر گرفتن تمام اقشار مختلف و گروههای متنوع زنان در جامعه بخواهیم و واقعبینانه و پله به پله بخواهیم.
منبع: بامیلو