ابعاد رسوایی اخیر فولکسواگن برای آلودگی موتورهای دیزلیاش، به نظر در تاریخ خودروسازی بیسابقه است. البته این کمپانی عذرخواهی کرده و به روند معمول توسعه خود ادامه میدهد، ولی این تخلّف گسترده و سیستماتیک از قوانین، خبر بدی برای بزرگترین خودروساز جهان است.
علیرغم همه جریمهها، مجازاتها و دستورالعملهای قانونی، این شاید اولین و یا حتی مرگبارترین رسوایی تاریخ اتومبیل نباشد. در واقع، یک سری رسوایی دیگر که چندان با دوره کنونی فاصله ندارند، میتوانند از نظر وسعت و مشکلات سازمانی، «دیزلگیت» را به چالش بکشند.
البته در اینجا قصد نداریم وارد جزئیات زمینخوردن GM که برخی آن را مخفف “Government Motors” میدانند و یا بستههای قبل از رکود شویم. در ادامه، نگاهی خواهیم داشت به ۸ نمونه از رسواییهای «مکانیکی» که تاکنون دامان صنعت اتومبیل را گرفتهاند.
خطرناک در هر سرعتی؛ مرگ شورولت کوروِر
مدل بدنام «کوروِر» از شورولت، یکی از ناهنجاریهای دنیای اتومبیل زمان خودش بوده است. این خودرو با قرار دادن یک موتور شش سیلندر تخت در عقب، در واقع یک نسخه امریکایی از «پورشه» را تداعی میکرد.
ولی کمتر کسی از شورولت کورور به عنوان یک سدان اسپورت و چابک یاد میکند؛ چرا که در سال ۱۹۶۵، فعال دفاع از حقوق مصرفکنندگان، رالف نِیدر (Ralph Nader)، کتاب خود را با عنوان «خطرناک در هر سرعتی» منتشر کرد که یک هجمه واقعی به کاستیهای ایمنی در صنعت خودروسازی امریکا بود و «کورور» نیز در سیبل این ماجرا قرار داشت.
یک طراحی ناپایدار برای محور نوسان عقب برای سیستم تعلیق، یک سسیستم متغیر فشار باد لاستیک به منظور کاهش کمفرمانی و مقابله با بیشفرمانی و برداشتن محور نوسان جلو توسط تیم مدیریت مهندسی شورولت، از جمله مواردی در «کورور» بود که باعث شد «نیدر» این خودرو را به عنوان بهترین نامزد عنوان «خطرناکترین خودرو» معرفی کند.
در نتیجه، آمار فروش این مدل به سرعت از حدود ۲۲۰ هزار دستگاه در سال ۱۹۶۵ به ۱۵ هزار دستگاه در سال ۱۹۶۸ تقلیل پیدا کرد. همچنین عصبانیت اجتماعی ناشی از این موضوع، باعث شد تا «قانون ملی ایمنی وسایل نقلیه موتوری و ترافیک» در سال ۱۹۶۶ در امریکا به تصویب برسد.
کبابپز با گنجایش ۴ نفر؛ افتضاح مخزن سوخت فورد پینتو
اگر در دهه ۱۹۷۰ و ۸۰ میلادی در جادههای امریکا رانندگی میکردید، قانون «فاصلهگرفتن از پینتو» تنها چیزی بود که همه آن را رعایت میکردند. مدل محبوب و اقتصادی فورد در اوایل دهه ۷۰ میلادی و پس از بحران سوخت، فروش بسیار خوبی را تجربه کرد و این به لطف فاکتورهایی چون طراحی فضای بهینه، مصرف سوخت پایینتر از حدّ متوسط و قیمت مناسب بود.
امّا در این میان، فورد یک موضوع حیاتی را از دیگران مخفی کرده بود؛ رازی که باعث میشد که اقدامی مانند «تقلب در تست آلودگی» چیزی مثل یک «اشتباه صادقانه» به نظر برسد.
سازمان ملی ایمنی ترافیک بزرگراههای امریکا (NHTSA) مدل پینتو را از سال ۱۹۷۴ مورد بررسی قرار داد و پس از اینکه متوجه شد که مخزن سوخت پینتو میتواند در اثر یک تصادف از هم گسیخته شده و موجب یک آتشسوزی مرگبار در اثر نشت سوخت شود، در سال ۱۹۷۷ برای برخورد با کمپانی وارد عمل شد. در فورد پینتو، مخزن بنزین در بین محور عقب و سپر قرار میگرفت و احتمال شکستگی بخش بالای باک در اثر ضربه تصادف از عقب وجود داشت.
NHTSA همچنین دریافت که فورد نهتنها از وجود این مشکل خبر داشته، بلکه این کمپانی پس از بررسی اقتصادی پرداخت جریمههای قانونی احتمالی در برابر هزینه حل این مشکل در خط تولید، از طراحی دوباره این قسمت از خودرو صرفنظر کرده است؛ چیزی که مطمئناً بدتر از تقلب در آزمایش تست آلودگی است.
گزارش ناقص تلویزیونی و شتاب ناخواسته آئودی
با پخش یک گزارش ناقص از برنامه «۶۰ دقیقه» در شبکه تلویزیونی CBS در امریکا، این احتمال میرفت که آئودی نتواند قرن بیست و یکم را در بازار امریکا آغاز کند. در طول سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ میلادی، آئودی برای ۵ هزار مدل از خودروهایش فراخوان اعلام کرد. گزارشها حاکی از این بود که این خودروها به صورت ناگهانی، شتابی ناخواسته پیدا میکنند؛ چیزی که باعث شده بود ۶ نفر جان خود را از دست بدهند و ۷۰۰ تصادف نیز به وقوع بپیوندد.
در همین حال، NHTSA در حال بررسی ۵۰ مدل دیگر از ۲۰ خودروساز مختلف، برای همین مشکل بود، ولی دستاندرکاران «۶۰ دقیقه» به فکر بررسیهای بیشتر نبودند و یا اینکه نمیخواستند چنین کاری انجام دهند.
در یک گزارش ویژه با عنوان «خارج از کنترل» که در سال ۱۹۸۶ از برنامه ۶۰ دقیقه پخش شد، ۶ نفر مصاحبهکننده آئودی را برای این «شتاب ناخواسته» بازخواست میکردند. آنها تا به اینجا نیز پیش رفتند که تصویری از این واقعه را برای نمایش در گزارش بازسازی کردند.
با این حال، آنها نتوانستند این حقیقت را که خودروی مورد استفاده آنها دستکاری شده است، از دیگران پنهان کنند. آئودی خیلی خوششانس بود که از این «رسوایی» جان سالم به در برد و حالا هم تبدیل به یکی از برندهای قدرتمند و محبوب آلمانی در بازار ایالات متحده شده است.
جدایی تایرهای «فایر استون» از «فورد اکسپلورر»
در این سال، فایر استون فراخوان گستردهای برای تایرهای خود ارائه کرد؛ تایرهایی که بیشتر در مدلهای کاربردی و اسپورت استفاده شده بودند.
فورد و فایر استون تقریباً از همان اوایل تأسیس، رابطه نزدیکی با یکدیگر داشتند. این دو به عنوان بزرگترین خودروساز و بزرگترین تولیدکننده تایر در امریکا، رابطهای سودمند در قرن بیستم تشکیل داده بود و این رابطه حتی به ازدواج ویلیام کلی فورد (William Clay Ford Sr.) و مارتا پارکه فایر استون (Martha Parke Firestone) در سال ۱۹۴۷ منجر شد. ولی در ماه می سال ۲۰۰۰، همهچیز تغییر کرده بود.
اعتبار فایر استون به خاطر رسوایی دهه ۱۹۷۰ میلادی که شامل ۵۰۰ تایر رادیال و احتمال جداشدن آجها از آنها، خدشهدار شده بود. بر این اساس، NHTSA به هر دو کمپانی فورد و فایر استون در مورد نرخ بالای خرابی تایرها در اکسپلورر، مرکوری مانتینیر و مزدا ناواجو هشدار داد.
در این زمان، آینده بسیار تاریک به نظر میرسید. فورد این مشکل را بررسی کرد و دریافت که تایرهای ۱۵ اینچی و مخصوصاً آنهایی که در «دِکِیتر» ایالت ایلینویز ساخته شدهاند، دارای نرخ بالایی از فرسودگی و جدا شدن آجها هستند. این تایرها میتوانستند در سرعتهای بالا از هم گسیخته شوند و در واقع، موجب مرگ حدود ۲۵۰ نفر و هزاران آسیب جسمانی دیگر شدند.
در این میان، فورد امکان این را داشت که تمام تقصیرها را به گردن «فایر استون» بیندازد، ولی این مدل «اکسپلورر» بود که با طراحی سنگین بخشهای بالایی بدنهاش، استعداد وارونهشدن در تصادفات را داشت.
این زوج کمپانیها، دادگاههای زیادی را پشتسر گذاشتند و فایر استون برای ۲/۸ میلیون تایر فراخوان انجام داد. در حال حاضر، فورد برای بسیاری از مدلهای جدیدش از تایرهای «بریجستون» استفاده میکند.
خبر ترمز فوری: فرار تویوتا و لکسس از مشکل خودروهایشان
این نمایندگی آماده بود تا پس از اعلام فراخوان جهانی تویوتا برای مشکل ترمزهای پریوس ۲۰۱۰ و دیگر مدلهای هیبریدی، در این زمینه به خریداران کمک کند.
این مسئله در ابتدا ابعاد کوچکی برای این خودروساز بزرگ ژاپن داشت، ولی چیزی که در ابتدا به عنوان یک مشکل کوچک به نظر میرسید، در نهایت منجر به یک فراخوان گسترده برای تویوتا شد.
بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹، شکایتهای زیادی از خرابی مدلهای تویوتا و لکسس به NHTSA گزارش شده بود. این شکایتها در رابطه با تمایل خودروها به شتاب ناگهانی بود که البته منشأ بیشتر آنها «خطای کاربری» تشخیص داده شد.
تویوتا نیز با پیشنهاد استفاده از کفپوشهای مناسب برای تمام شرایط آبوهوایی و به منظور ایجاد شفافیت بیشتر در پدالها، یک راهحل جزئی برای حل این مشکل انجام داد.
چندی بعد، در آگوست سال ۲۰۰۹، مارک سیلور (Mark Saylor)، افسر پلیس جادهای کالیفرنیا در حالی که با خانوادهاش در یک نمونه کرایهای از لکسس ES350 در «سن دیگو» رانندگی میکرد، متوجه شد که ترمز کاراییاش را از دست داده و همینطور، این خودرو، شتابی غیرقابلکنترل پیدا کرده است. «سیلور» در بزرگراه به یک کامیون برخورد کرد و همه سرنشینان در این لکسس کشته شدند. این تصادف، در ابعادی گسترده و ملی در امریکا موردتوجه قرار گرفت.
متعاقباً تویوتا تعداد ۷ فراخوان جداگانه برای محصولاتش ارائه داد که تقریباً ۱۰ میلیون وسیله نقلیه را در بر میگرفتند. تویوتا در این خودروها، کفپوشها و کارپتهایی را که موجب «تداخل در پدال» شده بودند، تعویض کرد.
ولی این مشکل هنوز تا «حل شدن» فاصله زیادی داشت و در سال ۲۰۱۳، یکی از کارمندان سابق تویوتا در یک اظهارنظر شخصی، تویوتا را به پوشاندن حقایق و فریب مقامات دولتی متهم کرد. وزارت دادگستری امریکا از سال ۲۰۱۰ تحقیقاتش را در این مورد آغاز کرد و به دنبال آن، کمپانی تویوتا به خاطر ارائه اطلاعات گمراهکننده به NHTSA مبلغ ۱/۲ میلیارد دلار جریمه شد.
همچنین تویوتا مجبور شد ۱/۲ میلیارد دلار دیگر نیز به رانندگان تویوتا که گفته میشد کسری از ارزش خودروهایشان را به خاطر این رسوایی از دست دادهاند، پرداخت کند. احتمالاً تویوتا در شرایطی بوده که برای خلاصشدن از آن، همهچیز را قبول میکرده است و بقیه هم از «داغبودن تنور» استفاده کردهاند.
شرایط احتراق؛ افتضاح سوئیچ استارت جنرالموتورز
اگر در طول یک سال و نیم گذشته خبرهای مربوط به دنیای اتومبیل را دنبال کرده باشید، احتمالاً با این رسوایی خاص، آشنایی زیادی داشته باشید. در فوریه ۲۰۱۴ میلادی، جنرالموتورز حدود ۸۰۰ هزار دستگاه شورولت کبالت و پونتیاک G5 را برای مشکلی در سوئیچ استارت که میتوانست موتور را در هنگام رانندگی خاموش کند، فراخوان کرد. در نتیجه، این امکان وجود داشت که از باز شدن کیسههای هوا در هنگام تصادف جلوگیری شود و همینطور، تمام سیستمهای دستیار راننده از کار بیفتند.
ماری بارا (Mary Barra)، مدیرعامل جنرالموتورز (در سمت چپ) و انتون ولیوکاس (Anton Valukas)، رئیس تحقیقات داخلی فراخوانهای جنرالموتورز به سؤالات مربوط به ارزیابیها در نشست انجمن «انرژی و تجارت خانگی» در «کپیتال هیل» در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۴ در واشگنتن امریکا گوش میدهند.
مطرحشدن این مشکل تا سطح کنگره امریکا نیز پیش رفت و منجر به فراخوان نزدیک به ۳۰ میلیون دستگاه از محصولات جنرالموتورز در سراسر جهان شد. «ماری بارا»، مدیرعامل جنرالموتور به خاطر این مسئله که منجر به مرگ حداقل ۱۶۹ نفر شده بود، در تنگنای زیادی قرار گرفت.
این در حالی بود که جنرالموتورز، حداقل یک دهه قبل از فراخوان، از این مشکل آگاهی داشت. البته «بارا» و کمپانیاش این امکان را داشتند که تقصیر را متوجه روشهای «جنرالموتورز قدیمی» و قبل از وامهای دولتی کنند. علیرغم ۹۰۰ میلیون دلار جریمه و همچنین ۵۰۰ میلیون دلار دیگر به عنوان خسارت در دادگاه مدنی، جنرالموتورز هماکنون بیش از هر زمان دیگری به تولید و فروش محصولاتش ادامه میدهد. به نظر میرسد که خریداران خودرو در امریکا، حافظه کوتاهمدت بسیار ضعیفی داشته باشند.
ترکیدن کیسه هوا؛ رکورد فراخوان هوندا و تاکاتا
فراخوان کیسههوای تاکاتا، از نظر ابعاد، بزرگترین وسعت را در طول تاریخ داشته و نزدیک به ۳۴ میلیون دستگاه وسیله نقلیه را در سراسر جهان در بر گرفته است. البته مرکز این رسوایی، در واقع «هوندا» بوده است؛ کمپانیای که تا همین چند وقت اخیر سهام عمده تاکاتا را در اختیار داشته است. رسانهها در پوششی که از این رسوایی ارائه میدادند، بیشتر از همه، نام «هوندا» را بر زبان میآوردند.
این تصویر که متعلق به تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۱۴ میلادی است، لوگوس قطعهساز ژاپنی، «تاکاتا» را نشان میدهد که در مراسمی در «یوکوهاما»، حومه شهر توکیوی ژاپن به نمایش گذاشته شده است.
مطابق گفته تاکاتا، نقص کیسههای هوا، تنها در مدلهای هوندا با بیش از ۱۰۰ آسیب جسمانی و ۸ مورد مرگ افراد مرتبط بوده است. این در حالی است که این آسیبها در سایر خودروسازان که نامهایی چون بامو، کرایسلر، فورد، مزدا، نیسان، جنرالموتورز و تویوتا نیز در بین آنها به چشم میخورد، میتوانند بیشمار باشند.
با به میان آمدن نام خودروسازان دیگری که تحتتأثیر این مشکل قرار گرفته بودند، اندکی از فشار افکار عمومی بر روی هوندا کاسته شد؛ با این حال، مدیرعامل هوندا هزینه این «رسوایی» را پرداخت کرد و استعفا داد.
رسوایی روزافزون موتورهای دیزلی فولکسواگن
در حالی که جزئیات «بزرگترین رسوایی تاریخ دنیای اتومبیل» انتشار مییابند، شرایط برای فولکسواگن بد و بدتر میشود. در هنگام تنظیم این نوشته، مارتین وینترکورن (Martin Winterkorn) از سِمَت مدیرعاملی خود در کمپانی استعفا داده است. ولی مشکلات فولکسواگن، فراتر از اینها هستند.
در گزارشی دیگر میخوانیم که این «ابزار شکست» در ECU خودروهای دیزلی به گونهای برنامهریزی شده که شرایط حضور در انجام آزمایش آلودگی را تشخیص دهد و سطح آلودگی را مطابق با آن تنظیم کند.
برخی از موتورهای دیزلی در مدلهای TDI فولکسواگن با استفاده از یک نرمافزار، استانداردهای آلودگی را در حین انجام تست در بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ دور میزدند.
البته در مورد «نحوه» عملکرد این فریبکاری در موتورهای دیزلی فولکسواگن اطلاعات زیادی ارائه شده، ولی اینکه واقعاً «دلیل» انجام این کار چه بوده، چیزی است که احتمالاً در آینده حرفهای بیشتری در مورد آن خواهیم شنید.