تا همین چند سال پیش معمولا بازی هایی که براساس فیلم های سینمایی ساخته می شدند کیفیت بسیار پایینی داشتند. در بیشتر مواقع هم دلیل اصلی کیفیت پایین این بازی ها عجله در ساخت آنها برای همزمانی با اکران فیلم بود. حالا با افزایش نفوذ بازی های ویدئویی ورق برگشته و اکنون نوبت به این رسیده که بازی های ویدئویی تبدیل به فیلم های سینمایی شوند یا حداقل بهانه داستانی آثار هالیوودی را به وجود آورند. دو سال پیش اولین تلاش در ساخت فیلمی با محوریت بازی های ویدئویی تبدیل به موفقیتی بزرگ شد. انیمیشن رلف خرابکار با این موضوع تبدیل به اثری قابل توجه شد.
امسال اما اوضاع کمی تغییر کرده و هالیوود بار دیگر از فرمول جواب گرفته خود استفاده کرد، اما با شکستی سخت رو به رو شد. «پیکسل ها» که آدام سندلر را به عنوان ستاره اصلی در اختیار دارد، محوریت داستان خود را روی بازی های ویدئویی قرار داده. اما به هیچ وجه نتوانسته کیفیت رلف خرابکار را به نمایش در بیاورد. با توجه به این موضوع به سراغ فیلم هایی رفته ایم که براساس بازی های ویدئویی ساخته شده اند و البته در بیشتر مواقع موفقیت خاصی به دست نیاورده اند.
محصول 2006 کمپانی تری استار
تپه خاموش
چی شد که ساخته شد: در سال 1999 شرکت ژاپنی کونامی اثری تازه به نام «تپه خاموش» را برای پلی استیشن عرضه کرد که در آن زمان تبدیل به یکی از ترسناک ترین بازی های زمان خود شد. تپه خاموش به خوبی توانست ترس روان شناسانه ژاپنی ها را در قالب یک بازی ویدئویی نشان داده و تبدیل به مجموعه ای موفق شود.
بعد از گذشت سال ها و در شرایطی که بازی های تپه خاموش شرایط خوبی را پشت سر نمی گذاشتند، استودیوی تری استار در سال 2006 فیلمی را براساس این بازی تهیه کرد که در حال حاضر به عنوان یکی از باکیفیت ترین فیلم های ساخته شده براساس بازی شناخته می شود.
داستانش چیه: تپه خاموش در رابطه با شهری با همین نام است که افراد گناهکار با حضور در آن به نوعی مجازات می شوند. در بازه های زمانی مختلف، شهر تغییر چهره داده و ترس های درونی افراد حاضر در آن به سراغشان می رود؛ شهری که سال ها پیش با توجه به اتفاقاتی خاص، نفرین شده و برای همیشه ساکنان خود را شکار می کند.
خوب از کار درآمد: تپه خاموش به کارگردانی کریستوفر گانز با حضور بازیگرهای ناشناخته تولید شد و کمپانی تری استار آن را با بودجه ای 50 میلیون دلاری تولید کرد. این فیلم در اکران جهانی اش فروش خود را از مرز 96 میلیون دلار گذراند و توانست در نهایت، طرفداران بازی «تپه خاموش» را راضی نگه دارد، چرا که بیشتر آنها معتقد بودند این فیلم یکی از وفادارترین ساخته های هالیوود است که براساس یک بازی ویدئویی ساخته شده است.
محصول 2015 کمپانی سونی
پیکسل ها
چه کسی ساخته است: کریس کلمبوس که با ساخت «تنها در خانه» به شهرتی جهانی دست پیدا کرد. چند سالی است که عملا فیلم خوبی را کارگردانی نکرده، از همین رو قصد داشت با فیلم پیکسل ها که الهام گرفته از یکی از معروف ترین بازی های کامپیوتری بود، دوباره به مسیر موفقیت برگرد که البته در عمل این اتفاق برایش نیفتاد.
داستانش چیه: در پیکسل ها، انسان ها برای برقراری ارتباط با موجودات فضایی مجموعه ای از محصولات فرهنگی خود را به فضا می فرستند ک البته شامل بازی های قدیمی همچون پک من، دانکی کانگ و داک هانت می شود. فضایی ها بسته انسان ها را به دست آورده، اما پیام آن را به عنوان شروع جنگ در نظر گرفته و با ظاهری مشابه شخصیت های بازی به زمین حمله می کنند. اینجاست که آدام سندلر به عنوان قهرمان پک من رهبری نیروهای زمین را بر عهده می گیرد.
خوب از کار درآمد: از همان ابتدا هم ایده اولیه داستان پیکسل ها به نظر احمقانه می رسید که بعد از اکران هم مشخص شد همین طور است. پیکسل ها از دید منتقدها متوسط نمره 17 از 100 را به دست آورد و تبدیل به یکی از بدترین فیلم های امسال شد. بودجه فیلم چیزی حدود 100 میلیون دلار بود که در نهایت فروش آن را به 236 میلیون دلار در سرتاسر جهان رساند. پیکسل ها عملا تبدیل به یکی از شکست های تجاری بزرگ تاریخ سونی شده و به احتمال فراوانی کریس کلمبوس را برای همیشه به آخر خط می رساند.
نکته ویژه: آدام سندلر با پیکسل ها یک فیلم ضعیف دیگر را هم به کارنامه کاری خود اضافه کرد؛ کمدینی که سال هاست از استانداردهای خود دور شده و تنها در فیلم های درجه دو یا سه هالیوود بازی می کند.
محصول 1990 نیولاین
مورتال کمبت
چی شد که ساخته شد: در ابتدای دهه 90 میلادی مورتال کمبت با عرضه روی سگا جنسیس تبدیل به پدیده ای جهانی شد. تا پیش از آن، معمولا بازی های مبارزه ای در جذب مخاطب گسترده، چندان موفق نبودند، اما این بازی به شکل عجیبی محبوب شد به نحوی که در زمان عرضه قسمت چهارمش، صف های زولانی برای خریدش تشکیل شد و شبکه های خبری هم به پوشش آن پرداختند. با این حجم از محبوبیت بود که کمپانی نیولاین تصمیم گرفت نسخه سینمایی آن را به کارگردانی پال ویلیام اندرسون بسازد؛ کارگردانی که بعد از کمبت، به سراغ بازی ویدئویی «رزیدنت اویل» رفت و براساس آن، سه فیلم ساخت که دو تا از آنها اکران شده و دیگری در نوبت اکران است.
داستانش چیه: مورتال کمبت داستان جنگجوهایی را روایت می کند که برای حفظ زمین به مبارزه با دشمن هایی می روند که متعلق به دنیای دیگر هستند. چندی پیش کمپانی برادران وارنر تصمیم به ساخت فیلمی جدید براساس این بازی ویدئویی گرفت، اما در نهایت نتیجه کار تبدیل به مجموعه ای برای پخش در اینترنت شد.
خوب از کار درآمد: مورتال کمبت در سال 1995 با بودجه بسیار پایین 18 میلیون دلاری اکران شد، اما با توجه به محبوبیت بازی ویدئویی توانست به فروش خوب 122 میلیون دلاری دست پیدا کند. با توجه به موفقیت قسمت اول، کمپانی نیولاین بلافاصله ساخت ادامه هایی را برای این فیلم در دستور کار قرار داد که هرکدام تبدیل به فاجعه ای بشری شدند.
محصول 2008 کمپانی فاکس
مکس پین
چی شد که ساخته شد: در این سال ها بازی های مختلفی تولید شده، اما داستان هیچ کدام از آنها به قدرت و استحکام داستان بازی مکس پین نیست. این بازی سکانس های خارق العاده ای دارد که هنوز نمونه اش در سینما هم دیده نشده، همه این امتیازات کافی بود که استودیو رمدی تصمیم بگیرد بر مبنای این بازی، فیلمی سینمایی تولید کند.این استودیو با جان مور برای کارگردانی این فیلم به توافق رسید و مارک والبرگ هم به عنوان بازیگر نقش اصلی انتخاب شد، اما خروجی آنها یک فاجعه تمام عیار بود.
داستانش چیه: مکس پین داستان پلیسی را روایت می کند که یک روز از سر کار به خانه برگشته و با جسد همسر و فرزند خردسالش رو به رو می شود. در ادامه، مکس پین که عملا همه چیز را از دست رفته می بیند، تصمیم به گرفتن انتقام می گیرد.
خوب از کار درامد: زمانی که خبر ساخت فیلمی براساس این بازی منتشر شد، بسیاری از طرفداران معتقد بودند که نسخه سینمایی در صورتی موفق خواهدبود که همان داستان بازی بدون هیچ تغییری تبدیل به فیلم شود، اما با اکران «مکس پین» همه ناامید شدند، چرا که فیلمنامه نویسان، داستان بازی را در ورژن سینمای به شکلی عجیب تغییر داده بودند.
این موضوع از یکسو، کارگردانی ضعیف جان مور و بازی بد مارک والبرگ از سوی دیگر، موجب شد مکس پین به اثری غیرقابل تحمل تبدیل شود.
محصول 2010 دیزنی
شاهزاده ایرانی
چی شد که ساخته شد: هرچند سابقه شاهزاده ایرانی به زمانی بر می گردد که هنوز بازی های ویدئویی وارد فضای سه بعدی نشده بودند، اما در سال 2003 شرکت یوبی سافت با نسخه ای جدید از آن توانست توجه گیمرها را به این مجموعه جلب کند؛ مجموعه ای که سال هاست بازی جدیدی به خود ندیده، اما به عنوان یکی از بهترین بازی های اکشن ماجراجویی تاریخ شناخته می شود. در سال 2010 دیزنی امتیاز این اثر را برای ساخت فیلمی سینمایی در اختیار گرفت و با بودجه ای بسیار بالا، بازیگرهای شناخته شده و کارگردانی بی تجربه در این سبک، برای موفقیتی تجاری برنامه ریزی کرد.
جیک جیلنهال، بن کینگزلی و گما آرتتون به عنوان ستاره های فیلم انتخاب شدند. مایک نیول هم با کارنامه ای مناسب تبدیل به کارگردان شاهزاده ایرانی شد.
خوب از کار درآمد: دیزنی بودجه ای 200 میلیون دلاری را به فیلم اختصاص داد. در نهایت ضعف کارگردانی و البته فیلمنامه که به شدت مورد انتقاد کارشناس ها قرار گرفت، باعث شد، شاهزاده ایرانی تنها فروشی 336 میلیونی را تجربه کرده و تبدیل به شکست سختی برای دیزنی شود. از همین رو، ساخت ادامه هایش به کلی متوقف شد.
نکته: این بار منتقدها بازی ویدئویی را مقصر ندانسته و به این موضوع اشاره کردند که اشتباهات دیزنی باعث شکست شاهزاده ایرانی شد.
محصول 2013 دیزنی
جنون سرعت
چی شد که ساخته شد: در شرایطی که جنون سرعت (Need For Speed) در دنیای بازی های ویدئویی همواره به عنوان اثری برای علاقه مندان به سرعت، شناخته شده و داستان خاصی نداشت، دیزنی تصمیم گرفت فیلمی براساس این بازی تولید کند و آن را به رقابت با سریع و خشن بفرستد که سال هاست بازار سینما را در این ژانر به خود اختصاص داده.
خوب از کار درآمد: از همان روزهای ابتدایی که مشخص شد دیزنی بودجه ای 66 میلیون دلاری را به فیلم اختصاص داده و کارگردان آن اسکات واگ تصمیم گرفته تمامی سکانس های اتومبیلیرانی و تصادف ها را بدون جلوه های ویژه کامپیوتری فیلمبرداری کند، جنون سرعت محکوم به شکست شد. در نهایت فیلم با حضور آورن پال که با برکینگ بد به شهرت قابل توجهی دست پیدا کرده بود، اکران شد و منتقدها با نقدهای منفی خود میزبان آن شدند.
سکانس های تصادف ضعیف، داستان افتضاح و البته کارگردانی نامناسب جنون سرعت را تبدیل به فیلم ضعیف کردند.
نکته: جنون سرعت با وجود همه ضعف هایش توانست در گیشه ها عملکرد متوسطی داشته باشد و فروش معادل 203 میلیون دلار را به خود اختصاص دهد؛ فروشی که هرچند بودجه ساخت را برگرداند، اما به حدی نبود که سازندگان آن را راضی به ساخت قسمت های بدی کند.
تب ساخت فیلم براساس بازی های موفق کامپیوتری همچنان بالاست
پرندگان خشمگین در راهند
در شرایطی که بیشتر فیلم های ساخته شده براساس بازی های ویدئویی عملکردی ضعیف داشتند، شرکت های سازنده بازی تصمیم گرفتند با حضور مستقیم در روند ساخت فیلم ها تغییرات گسترده ای را در کیفیت محصول نهایی ایجاد کنند و فعلا به نظر می رسد، موفق به انجام این کار شده اند.
با بررسی فیلم هایی که با این وضعیت قرار است در آینده ای نزدیک اکران شوند، به خوبی مشخص می شود که نه تنها ستاره های بزرگ تری جذب فیلم های این ژانر شده اند، بلکه کمپانی های سازنده سعی کرده اند نکاتی را رعایت کنند که می تواند محصول نهایی را بیش از گذشته شبیه به بازی کرده و در نتیجه کیفیت آن را افزایش دهند.
وارکرفت
دانکن جونز که با ساخت ماه و سورس کد توانسته تعدادی از بهترین فیلم های ژانر علیم- تخیلی را در سال های گذشته کارگردانی کند، اکنون مشغول ساخت فیلمی براساس وارکرفت است؛ فیلمی که با بودجه ای 100 میلیون دلاری از سوی یونیورسال ساخته شده، از حضور چهره هایی همچون تراویس فیمل، دامینکی کوپر و بن فاستر بهره می گیرد. وارکرفت هنوز نمایش عمومی را تجربه نکرده، اما کارشناس ها با تماشای بخش هایی از آن نوید اثری قابل توجه را می دهند.
کیش آدمکش
فاکس سال ها به دنبال ساخت فیلمی براساس بازی ویدئویی کیش آدمکش بود، اما یوبی سافت پیشنهاد آنها را برای مدت طولانی وارد روند ساخت فیلم شده و با عنوان مشاور در کنار جاستین کروزل در تولید فیلم مشارکت خواهندکرد.
محصول آنها به احتمال فراوان یکی از فیلم های قابل توجه سال 2016 خواهد بود. ستاره های مطرحی همچون مایکل فسبندر، ماریون کوتیار، مایکل ویلیامز، جرمی آیرونز و برندن گلیسون در این فیلم حضور دارند و وظیفه هدایت آنها را جاستین کروزل بر عهده دارد که فیلم اخیر او یعنی مکبث به شکل مناسبی مورد توجه منتقدها قرار گرفته.
پرندگان خشمگین
در شرایطی که برای سال ها سرنوشت فیلم سینمایی پرندگان خشمگین مشخص نبود، بالاخره اولین نمایش عمومی این فیلم منتشر شد و به نظر می رسد که به احتمال فراوان شاهد فیلمی با کیفیت هستیم. پرندگان خشمگین داستان تعدادی پرنده را روایت می کند که از ناتوان در مهار عصبانیت رنج برده و در مقابل خوک هایی قرار می گیرند که تصمیم گرفته اند، تخم های آنها را به سرقت ببرند.
در این انیمیشن که توسط گرافیست های آثاری همچون رف خرابکار، منجمد و غول آهنی ساخته شده، چهره هایی همچون جیسون سودیکیس و دنی مک براید وظیفه صداگذاری شخصیت های انیمیشنی را برعهده دارند.