آثار ادبی به جای مانده از دوره ی هخامنشیان
ازایران دوره ی هخامنشی، آثار ادبی بسیاری نمانده است، با این وجود همین مقدار هم که بازمانده است و به دست ما رسیده، حکایت از ادبی غنی و پرمایه دارد. آنقدر که اسکندر با خواندن کتیبه ی روی قبر کورش، مقبره ی او را خراب نکرد و گفت: ای کاش قبل از خراب کردن تخت جمشید این نوشته را می خواندم تا تخت جمشید را هم به آتش نمی کشیدم. از همه ی آن ادب پربار تنها کتیبه هایی از شاهان هخامنشی و بخش هایی از کتاب اوستا برای ما باز مانده است.
مهمترین کتیبه های فارسی باستان؛ کتیبه ی اریارمنه، کتیبه ارشام، کتیبه کورش در مشهد مرغاب و کتیبه های مهم داریوش شامل کتیبه بیستون، نقش رستم و… است. کتیبه های بیستون که یکی از مهمترین این کتیبه هاست دارای دو نقش است. یکی قسمت تصویری و دیگری قسمت نوشته، قسمتی از نوشته های کتیبه بیستون که به زبان فارسی قدیم(فارسی باستان) و خط میخی ایرانی است پنج ستون می باشد. البته بعضی از کتیبه های دوره ی هخامنشی به سه زبان و برخی به چهار زبان نوشته شده و علت آن هم برای فهم عموم اهالی ممالک تابعه آن عصر بوده است.
کتیبه ی بیستون از حیث جهات تاریخی و تفضیل از اهمیت و شهرت بسزایی برخوردار است. در آن ابتدا به داستان گئوماتای مغ (موبد زردتشتی) پرداخته، که خود را بجای بردیا پسر کورش جا زده بود و داریوش در این کتیبه نسبت خود را معرفی می نماید، بعد از شرح و وسعت ممالک و شورش هایی که در ابتدای سلطنت او روی داده و شرح لشگرکشی های خود را ذکر می کند و در آخر کتیبه به نصیحت و دعا ختم می شود.
کتیبه دیگر منسوب به داریوش، کتیبه نقش رستم می باشد که از لحاظ اهمیت و تفصیل رتبه بعد از کتیبه بیستون است و در آن داریوش ابتدا از کمک اهورامزدا در به سلطنت رسیدن خود اشاره می کند و بعد نسبت خود را معرفی می کند، و در پایان ممالک تحت فرمان خود را بر می شمارد. کتیبه های فارس، شوش، سوئز و الوند همدان نیز اسناد تاریخی این دوره به شمار می آیند.
ارزیابی کتیبه ای هخامنشی از نظر ادبی
کتیبه های فارسی باستان به خط میخی از نظر تاریخی و زبان شناسی اسناد بسیار باارزشی به شمار می روند، ولی از جهت ادبی از اهمیت اندکی برخوردارند. در این کتیبه ها جملات غالبا کوتاه و موجز و ساده اند و عینا در قسمت های مختلف همان کتیبه یا کتیبه های دیگر تکرار می شوند و کتیبه های پس از داریوش غالبا استنتاخ گونه یا التقاطی از کتیبه های پادشاه است. کتیبه های فارسی باستان طبعا از تخیلات ادبی و صور خیال عاری است. کتیبه های داریوش قدیمی ترین اسناد مکتوب ایرانی است که در زمان تالیف به نگارش در آمده است. این کتیبه ها به جز برخی از کتیبه های کوتاهی که در بعضی ساختمان ها به عنوان یادبود بنای آن نگاشته شده، از نظر ساختمان و محتوا دارای سبک خاصی است. نخست مقدمه ای آمده است، پس از آن موضوع اصلی کتیبه و سپس خاتمه ی آن آمده است. آنچه در کتیبه ها ذکر شده اصولا مطالب مربوط به سیاست و حکومت است.
سبک انشای کتیبه های هخامنشی ساده، خشک و عاری از تصنع و هنرنمایی و معرف نوعی ادبیات تبلیغاتی عصر است و پیداست که زبان آن فاقد سنت های ادبی استوار و دیرین بوده است. در کتیبه ها معمولا ابتدا شاه خود را با تمام عناوینی که دارد و سپس نیاکان خود را نام می برد و بعد غرض از نگاشتن کتیبه را بیان می دارد و پایان کتیبه شامل دعایی به درگاه خداوند است و درخواست یاری از او.
البته لازم به ذکر است که در بعضی کتیبه ها به عنوان یک موعظه مردم را از دروغ گفتن (که جزو ناپسندترین کارها نزد ایرانیان بوده است) باز می دارد.
داریوش در کتیبه ای به حفظ میراث و حفاظت از کتیبه هایی که نوشته است اشاره نموده است، که این نشانی از هنر دوستی و هنر پروری این پادشاه بزرگ ایران می باشد.