سگ در فرهنگ ایران باستان

2. وندیداد. فرگرد 13: اهورامزدا گوید: اگر سگ شبانی یا سگ خانگی نبود در روی این زمین آفریده من، خان و مانی پایدار نماندی.
3. همان جا: از اهورامزدا پرسیده شد در این گیتی کدام سرزمین شادتر؟ اهورامزدا گفت: آن جا که مرد پارسا خانه بر پا کند و آن خانه از گاو و خورش و سگ و زن و فرزند و آتش برخوردار باشد.
4. همان جا: اگر کسی سگ را بکشد روانش در روز پسین به هراس و بیم افتد و هیچ کس به فریادش نرسد.
5. همان جا: سزای کسی که سگ شبانی را چنان بزند که جان سپارد هشتصد تازیانه است.. سزای کشتن سگ خانگی هفتصد تازیانه و سزای کشتن سگ شکاری ششصد و سزای کشتن توله سگ پانصد تازیانه.
6. همان جا: گناه خوراک ندادن به سگ شکاری با ندادن خوراک به مهمان برابر است.
7. همان جا: کسی که خوراک از توله سگ دریغ کند چنان است که بچه آدمی را از خورش بی بهره بدارد.
8. همان جا: سگ به هشت کس همانند است: از چیز کم خشنود شود و زود رنج است، مانند پیشآهنگ است، برای چهار پایان می جنگد، در پس و پیش خانه می گردد مانند یک رزمی و بیدار و سبک خواب است، خدمتگزار و مانند چاکر است، شبگرد است، بی باک است، شیرین کار است و مانند بچه به این جا و آن جا می دود.
9. نامه پارسی صد در: سگ نباید آزردن، چه از فروتنان هیچ کس فروتن تر از سگ نیست. به سگ، نان دادن ثوابی است بزرگ.
10: همان جا: اگر سگی را در راهی خفته دیدید آهسته گام بردارید تا بیدارش نسازید.
از این مختصر پیداست که این جانور تا چه اندازه نزد ایرانیان گرامی و ارجمند بوده و از مهر و دل سوزی ایرانیان برخوردار بوده است. می توان گفت که هیچ یک از اقوام روی زمین به اندازه ایرانیان به این جانور سودمند غمخوار نبوده است. اما امروز ایرانیان بر خلاف آیین هزاران سال پیش این سرزمین رفتار می کنند.
ابراهیم پورداوود. «فرهنگ ایران باستان».

Check Also

موسیقی در دوره سلجوقی

موسیقی در دوره سلجوقی سلجوقیان تا آنجا دوستدار هنر بودند که آلپ ارسلان، دومین فرد …