خلاقیت یا آفرینندگی، مهم ترین و اساسی ترین قابلیت و توانایی انسان و بنیادی ترین عامل ایجاد ارزش است که در همه ی ابعاد و جوانب زندگی نقش کاملاً حیاتی ایفا می نماید .
کلیه ی علوم، فناوری ها ،صنایع ،ابداعات ،اختراعات ، هنرها ، ادبیات ، معماری و به طور کلی اساس انواع تمدن ها، از ابتدا تاکنون و کلیه ی دستاوردهای بشری جلوه های گوناگون خلاقیت و نوآوری است . تمدن انسانی و زندگی وی بدون خلاقیت نمی‌تواند امکان پذیر باشد.
خلاقیت چیست؟
یک فکر یا ایده جدید که ترکیبی از ایده های قدیمی است را، خلاقیت گویند. به طور کلی داشتن توانایی ساخت ایده های نو. خلاقیت یعنی کنار هم قرار دادن افکار و ایده هایی که تا قبل از این پنداشته می شد به یکدیگر ربطی ندارند. این توانایی شماست که افکار مختلف را با یکدیگر ترکیب کنید و یک ایده نو که مفید هم هست، بوجود آورید.
خلاقیت به معنی اختراع یک چیز کاملاً جدید نیست، بلکه بوجود آوردن یک سری ارتباطات همسو است. لازم نیست که حتماً یک فرد خاص باشید تا خلاق باشید هر کسی می تواند خلاق باشد. این مهم نیست که شما کی هستید، مهم این است که چگونه عمل می کنید. تنها چیزی که احتیاج دارید این است که برای مشکل خود چندین راه حل پیدا کنید، نه این که خود را به اولین راه حلی که به نظرتان می رسد یا از همه ساده تر است، محدود کنید. به خود اجازه بدهید که سر زنده کنجکاو و انعطاف پذیر باشید. افراد خلاق خیال‌پردازی دارند، رویاهای خود را بهتر به خاطر می‌آورند، و یک چیز مشترک در همه آنها وجود دارد و آن عشق به کاری است که انجام می دهند.
یکی سبز و یکی زرد
شاید اولین سۆالی که بعد مطرح شدن بحث خلاقیت و ویژگی های انسان های خلاق به وجود می آید، این باشد که به رغم اینکه تقریباً تمام انسان ها دارای دو قوه تفکر و تعقل هستند، چرا عده ای خلاق و سرشار از ایده های نو و بدیع هستند و گروهی دیگر، بیابان خشک و بی آب علف هستند، خالی از هر گونه نسیمی که اندکی بوی تمایل برای کارهای جدید، نو، متنوع و متفاوت از گذشته را دارد؟
پاره ای از این دلایل عبارتند از :
* گمان اینکه مسئله تنها یک راه حل درست دارد
* سعی بر اینکه همیشه منطقی باشیم
* طاعت بی چون و چرا از قوانین
* ترس از ابهامات و علاقه به مشخص بودن همه چیز
* اصرار بر اینکه همیشه عملی فکر کنیم
* ترس از شکست و پرهیز از انجام کارهای مخاطره انگیز
* عدم تفریح و سرگرمی
* تخصص پیدا کردن تنها در یک کار
* ترس از احمق جلوه داده شدن توسط دیگران
* اعتقاد نداشتن به اینکه می توانیم خلاق باشیم
و شاید مهمترین دلیل خلاق نبودن ما، محافظه کار بودن محیط و جامعه پیرامون است که هر تغییری را به سختی می پذیرند، به بیان دیگر باز خورد های منفی قبلی که هر شخص در هنگام بروز اولین خلاقیت هایش از دیگران دریافت کرده، راه را برای شکوفا شدن ذهن، در آینده خواهد بست.
خلاق بشویم که چه بشود؟
حال که خلاق نیستیم و از طرفی کسی هم ایده های خلاقانه ما را تحویل نمی گیرد، چه اصراری است که خلاق بشویم؟ اصلا خلاقیت چه امتیازاتی برای ما دارد؟ ویژگی افراد خلاق چیست؟
برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید گفت: هیچ چیز به اندازه خلاقیت به کامل بودن زندگی انسان کمک نمی‌کند. خلاقیت، ارتباطی مستقیم با روح و روان و شادمانی فرد و سلامت جسم او دارد. هر وقت، رفتاری خلاقانه از خود نشان می‌دهیم بیش از هر زمان دیگر احساس سرزندگی می‌کنیم. هیجان یک نقاش از طرح خلاقانه‌اش یا دانشمند از ابتکارش در تولید فناوری جدید را در نظر بگیرید.احساس آرامشی که از یک کار خلاقانه به ما دست می دهد، بی انتهاست.
