مادر و دخترهای سینمای ایران

رخشان

 دختران کوچکی که استعداد ذاتی درخشیدن روی پرده نقره ای را از خانواده به ارث برده اند. خیلی زود و در نقش های کمرنگ کودکانه جلوی دوربین قرار می گیرند تا رد پای مادران شان را دنبال کنند. آن ها از همان سال های کودکی، با فشار تبدیل شدن به یک سلبریتی رشد می کنند و اگر تصمیم به تحمل این فشار بگیرند و از سینما فراری نشوند. در بزرگسالی فرصت خوبی برای درخشیدن در مقابل دوربین به دست می آورند. در سینمای ایران، چندین زوج مادر- دختر حضور داشته اند که بیشتر آن ها، سابقه حضور در فیلم های مشترک را دارند. فیلم هایی مشترک با کارگردان هایی که مادر را دیده اند و دختر را انتخاب کرده اند!

آزیتا حاجیان و مهراوه شریفی نیا

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

در دو سال اخیر، توجه و جوایز رسانه ای شامل حال ملیکا شده اند اما حالا مهراوه این شانس ویژه را به دست آورده تا در کنار مادرش در طولانی ترین سریال بعد از انقلاب صدا و سیما، نقش اول را بازی کند. مهراوه شریفی نیا، پیش از این نیز سابقه حضور در آثار مشترک با مادرش را داشته است. روندی که از نقش لیلای کوچک در دزد عروسک ها شروع شد و مدتی بعد به سریال پرحاشیه ساعت شنی رسید. سریالی که برای اولین بار مهراوه را به شکل جدی در تلویزیون مطرح کرد و این فرصت را به او داد تا در چند سکانس، همبازی یکی از متفاوت ترین کاراکترهای دوران بازی مادرش شود. آزیتا حاجیان و مهراوه شریفی نیا، این روزها روی بورس ترین مادر- دختر هنرمند ایرانی به شمار می روند. به ویژه حالا که کیمیا، به احساساتی ترین قسمت های ممکن رسیده است.


نورا هاشمی و گلاب آدینه

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

برای فرزند گلاب آدینه و مهدی هاشمی، چه راهی به جز هنرمند شدن ممکن است وجود داشته باشد؟ مرور کارنامه گلاب آدینه، نشان می دهد که او یکی از گزیده کارترین بازیگران سینمای ایران در همه این سال ها بوده است. بیشتر فیلم های دوران بازیگری او، شاخص ترین آثار دوران خودشان بوده اند. آدینه بعد از بازی در «آرامش در میان مردگان» در سال 84، شش سال از سینما دور بود و اکران نشدن قصه ها تا چند سال، این دوری را تقویت کرد تا زمانی که او با «من دیگه گو مارادونا هستم» دوباره به شکل جدی به سینما برگردد. دختر او نورا هاشمی که ورود به سینما را به عنوان بازیگردان آغاز کرده بود، در عروس افغان و آرامش میان مردگان، همبازی مادرش شد اما درست به سبک خود آدینه، ترجیح داد در فیلم های زیادی بازی نکند. نورا درست مثل مادرش از سال 84 به بعد، تنها دو پروژه سینمایی را به اتمام رسانده است. حوالی اتوبان و جیب بر خیابان جنوبی.


پگاه آهنگرانی، منیژه حکمت

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

تقریبا در همه تجربه های سینمایی پگاه آهنگرانی، رد پای منیژه حکمت دیده می شود. پگاه به عنوان یک بازیگر نوجوان در «دختری با کفش های کتانی» خوش درخشید. فیلمی که مادرش در آن نقش مدیر تولید و برنامه ریز را ایفا می کرد. دو سال بعد، حکمت اثر پرسر و صدای «زندان زنان» را کارگردانی گروه و دخترش را در میان بازیگران اصلی این فیلم قرار داد و پگاه نیز نشان داد که مستعد تبدیل شدن به یک ستاره در سینمای ایران است. این اتفاق عینا در «سه زن» نیز تکرار شد و در «صداها» و «ورود آقایان ممنوع» نیز حضور در منیژه حکمت به عنوان تهیه کننده کمک زیادی کرد تا پگاه در کست فیلم جای بگیرد. کمی بعد اما اوضاع تغییر کرد. این بار پگاه در «دربند» بدون حضور مادرش خوش درخشید و صاحب سیمرغ شد. او در لحظه درستی از دوران بازیگری به استقلال رسید.


غزل شاکری و فرشته طائرپور

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

اولین پروژه تهیه کنندگی فرشته طائرپور در سینما در سال 67، دختر کوچک او را صاحب شهرت زیادی کرد. غزل شاکری، بازیگر اصلی فیلم سینمای کودکانه گلنار بود. فیلمی که هنوز هم در بازپخش ها مورد توجه کودکان قرار می گیرد. شاکری بعد از گلنار، 17 سال دیگر جلوی دوربین نرفت و با فیلمی به تهیه کنندگی مادرش به سینما برگشت. 4 سال بعد از «وقتی همه خواب بودند» غزل شاکری بالاخره صاحب یک نقش جدی شد. نقش اصلی «آینه های روبرو» فیلم که این بار طائرپور به عنوان نویسنده در آن حضور داشت.


باران کوثری و رخشان بنی اعتماد

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

دو سال بعد از تولد باران، رخشان بنی اعتماد کارگردانی فیلم های بلند در سینمای ایران را آغاز کرد. «خارج از محدوده» و «زرد قناری» اولین فیلم های بلند بنی اعتماد به شمار می رفتند و «نرگس» اولین فیلم او با بازی دختر کم سن و سالش باران کوثری بود. از ان به بعد، باران تبدیل به بازیگر ثابت فیلم های مادرش شده بود.بازی باران در فیلم های بنی اعتماد، با «خون بازی» از همیشه جدی تر شد.

این اولین بار بود که نقش اول کارهای بنی اعتماد به دخترش می رسید و این کاراکتر موفق، یکی از بهترین بازی های کوثری جوان را رقم زد و او را به یک بازیگر تثبیت شده در سینمای ایران تبدیل کرد. باران و مادرش در همان سال ها، پروژه مشترک دیگری داشتند. بنی اعتماد قصه شخصیت های سابق اش را در «قصه ها» ادامه داد و باران ادامه شخصیت اش در خون بازی را در یکی از مورد توجه ترین سکانس های قصه ها با پیمان معادی بازی کرد. این آخرین همکاری آن ها، در سال های کم کار شدن بنی اعتماد بود. فیلمی که با 5 سال تاخیر روی پرده رفت. باران کوثری نیز بعد از مدتی ممنوع الکاری، با قدرت به سینما برگشته و این روزها فعالیت زیادی در اکران ها دارد.


لیلا حاتمی و زهرا حاتمی

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

زهرا حاتمی، یکی از مهم ترین بازیگران دهه چهل و پنجاه سینمای ایران به شمار می رفت. او علاوه بر بازی و درخشیدن در کنار سوپراستارهای مرد آن دوران، در چند فیلم هنری و متفاوت با موج عمومی فیلمسازی نیز درخشیده بود. اولین بازی مشترک همسر علی حاتمی با دخترش، در سال 82 رقم خورد. علی مصفا با «سیمای زنی در دوردست» مادر همسرش را همبازی لیلا حاتمی کرد. اثر بعدی مشترک آنها نیز دوباره در رود فیلم تولید شد. لیلا و مادرش در این فیلم البته سکانس مشترک نداشتند و این علی مصفا بود که در سکانس های زهرا حاتمی در فیلم صفی یزدانیان حضور داشت.


بهاره رهنما و پروین قائم مقامی

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

به طور معمول، همیشه این مادرها بوده اند که پای دخترها را به سینما باز کرده اند اما در مورد بهاره رهنما و پروین قائم مقامی، اوضاع کمی متفاوت است قائم مقامی که در «دایره زنگی» زیاد دیده نشده بود، در «مرد هزار چهره» مهران مدیری، نقش کوتاه مادر سریع الاشک(!) مدیری را بازی کرد و خیلی زود مورد توجه قرار گرفت. بهاره نیز در این سریال حضور داشت اما سکانس مشترکی با مادرش نداشت.

قائم مقامی در ساختمان پزشکان، مسافران و در حاشیه که همگی جزو سریال های طنز شاخص این سال های تلویزیون بودند بازی کرد. او در 4 فیلم سینمایی نیز حضور داشته است.


ثریا قاسمی و حمیده خیرآبادی

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

نادره سینمای ایران، مادر همیشگی سینما، در 153 اثر مختلف سینمایی ایفای نقش کرد تا از این حیث به یک رکورد جاودانه رسیده باشد. حمیده خیرآبادی در دوره های مختلف زندگی، نقش های مختلفی در سینما بر عهده داشت. اما با بازی های پرشمارش در نقش مادران دلسوز، به خاطر سپرده شد. دختر او نیز درست در همین مسیر قرار گرفت. ثریا قاسمی که در اواسط دهه شصت در «خانه ابری» همبازی مادرش شده بود. ثریا در سینما، کم کارتر از مادرش به شمار می رفت. او در دهه هفتاد، تنها در سه اثر سینمایی بازی کرد که سومی اش منجر به رسیدن سیمرغ بلورین به او شد. از آن به بعد، مسیر او بیشتر با حضور در سریال های تلویزیونی گره خورد.


شقایق فراهانی و فهیمه رحیم نیا

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

در سینمایی که بیشتر بازیگران اش حتی سطوح اولیه تحصیلات را هم پشت سر نگذاشته اند، فهیمه رحیم نیا به عنوان دانش آموخته علوم انسانی در فرانسه، یک استثنا به شمار می رفت. رحیم نیاز در سال 49 وارد سینما شد اما همواره علاقه اصلی اش تئاتر بود و به همین خاطر مجموعا در 7 فیلم سینمایی بیشتر بازی نکرد تا نه به عنوان بازیگر، بلکه به عنوان همسر بهزاد فراهانی و مادر شقایق فراهانی شناخته شود. مادر بازیگر عجیبی که بازیگری را با داریوش مهرجویی و فیلم لیلا شروع کرده بود.

شقایق در «طوطیا» تبدیل به یک چهره پاپیولار شد و توقع می رفت بازیگر مهمی برای سینمای ایران شود اما رفته رفته با انتخاب هایش، از مسیر درست فاصله گرفت. فراهانی تلاش زیادی انجام داد تا جایگاه از دست رفته را پس بگیرد و تا حدودی نیز موفق شد و دوباره در کارهای زیادی حضور پیدا کرد.


آزاده اسماعیل خانی و گوهر خیراندیش

مادر و دخترها؛ در سینمای ایران

فیلم سیمرغ گرفته بهروز افخمی، فرصت حضور دختر گوهر خیراندیش به سینما را فراهم کرد.

آزاده در بدو حضور در این مدیوم، چند نقش را به صورت همزمان در «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بر عهده گرفت اما در مجموع، شانس زیادی برای دیده شدن نداشت.

«معمای شاه» دومین تجربه تصویری جدی او، این بار در تلویزیون پخش خواهد شد. اثری که باز هم پروژه ای مشترک برای آزاده و مادرش به شمار می رود.

به نظر می رسد دختر جمشید اسماعیل خانی، سمپاتی خاص مادرش را برای درخشیدن در سینما ندارد اما شاید بتواند به عنوان بازیگری متفاوت، تجربه های متفاوتی نیز به دست بیاورد.

Check Also

عباس کیارستمی؛ آبروی سینمای ایران

کیارستمی در کنار ‘جنگل بدون برگ’ عکس: پوریا ماهرویان پوریا ماهرویان بی‌بی‌سی عباس کیارستمی٬ فیلمساز سرشناس …