فلسفه هایی برای خوب زیستن

 کتا3ب

 اردیبهشت امسال «نشر هنوز» پنج جلد از مجموعه کتاب های «مدرسه زندگی» را که زیر نظر دوباتن تنظیم شده اند رونمایی کرد. از سوی دیگر انتشارات نیلوفر نیز کتاب «جستارهایی در باب عشق» را با ترجمه گلی امامی روانه بازار نشر کرد.

انسان همواره دو سوال اساسی داشته است. دو پرسشی که فلسفه و علم قرن ها درصدد پاسخ به آنها بوده و در روند خود تلاش کرده اند تا با تحلیل و تجزیه آن دو، به سوالات کوچک تر و واضح تر، به جوابی جامع و قانع کننده برای همان دو پرسش اساسی و اولیه، برسد. سوال اول این بوده (هست) که ما در چه جهانی زندگی می کنیم؟ و سوال دوم اینکه چگونه در این جهان باید زندگی کنیم؟ چیستی جهان و چگونه زیستن در آن، خلاصه همه تکاپوهای الاهیاتی، علمی، فلسفی، اخلاقی و سیاسی بشر است.

ساختن جهان در سایه معنای دست نیافتنی آن

به نظر می رسد پاسخ به «چیستی جهان» امری است که دست کم در نظریه، مقدم بر چگونه زیستن است؛ یعنی ما اول باید بفهمیم جهان ما چگونه جهانی است تا بعد بتوانیم چگونه زیستن در آن را درک کنیم؛ اما آیا تجربه بشری هم چنین روند و تقدم و تاخری را تایید می کند؟ آیا زندگی عملی ما متوقف به شناخت دقیقی بوده است که از چیستی جهان داشته ایم؟ خیر.

واقعیت این است که بشر در طول تاریخ برای پاسخ به این سوال که «در چه جهانی زندگی می کنم؟» ناکام و سردرگم مانده است. علم حوزه ای مربوط به سوال «در چه جهانی زندگی می کنم؟» است، اما مسئله این است که با وجود پیشرفت لحظه به لحظه در ساحت علم، رسیدن به یک پاسخ جامع درباره عالم و معنای زندگی سخت تر شده است. علم مدام با پیشرفت خود به سوالاتی پاسخ داده، اما سوال اول هنوز بی پاسخ مانده است. حال این بی پاسخ ماندن، آن قدر طول کشیده که همه را به این باور نزدیک کرده که شاید پاسخ به آن، خارج از توان بشر است (و این به معنی غلط بودن اصل سوال برای انسان است).

تمدن و فرهنگی که تا به اینجا رسیده است، نشان می دهد که با همه سردرگمی های بشر در یافتن ریشه های معنای جهان، او در جهان زیسته و حتی توان اصلاح اشتباهات خود را پیدا کرده است. هر چه بشر در یافتن معنایی جامع برای هستی ناموفق تر شده است، توان اصلاح شیوه های بد زندگی خود را بالاتر برده است. اخلاق، سیاست، اقتصاد، هنر و معماری، برخی از علوم تجربی و همه آنچه تمدن و فرهنگ می نامیم در ساحت چگونه زیستن است که شکل گرفته و تعریف می شوند. روشن است که همین مظاهر و تولیدات بشری و نظم و سیستمی که ساخته است مهم ترین دستاوردهای او برای زندگی بهتر روی زمین بوده است.

فلسفه هایی برای خوب زیستن در ایران
جستارهایی در باب عشق، انتشارات نیلوفر، ترجمه: گلی امامی، 228 صفحه، 1394

بی معنایی و زندگی مطلوب

بنابراین امروز ما در جهانی که نمی دانیم چه جهانی است و تنها پاسخ هایی جزئی، مقطعی و مشکوک درباره اش داریم، سعی می کنیم «خوب» زندگی کنیم و در پاره ای از موارد موفق هم شده ایم. این در نظر عجیب و باطل می آید که در جایی که نمی دانیم کجاست و در چیزی که نمی دانیم چیست، دنبال چگونگی بگردیم و اتفاقا به نتایجی برسیم، اما در عمل تنها کاری بوده است که بشر توانسته به نحوی سودمند و معطوف به نتیجه به آن بپردازد و رنج های خود را از طریق آن کمتر و شادی هایش را افزون کند.

تنها قطعیت زندگی

شادی های ما همواره به رضایت از خود، سودمندی در جهانی که در آن زندگی می کنیم، اثرگذاری و علاقه به کاری که انجام می دهیم، امنیت، سلامت و روابط خوب با هم نوعان و دوستان و همراهانمان (همسر، فرزند و…) مربوط بوده است. به همین دلیل چگونه زیستن اهمیتی بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی ما دارد. از سوی دیگر هر انسانی که متولد می شود در جریانی از فرهنگ، اقتصاد، سیاست، زبان و… قرار می گیرد. بنابراین برعکس تصور قدما، پیش از چیستی، جهان در میان پاسخ هایی قرار می گیرد درباره چگونه زیستن. بنابراین حتی رویکردش به سوال اولی، یعنی چیستی، از منظر مظاهر و دستاوردهایی است که برای چگونه زیستن فراهم شده اند.

اگر زمانی فیلسوفان از تالس و فیثاغورس تا افلاطون و ارسطو و ابن سینا و دکارت به دنبال چیستی جهان بودند، اینک فیلسوفان، به طرح سوالات و تاملاتی در باب چگونه زیستن مشغول اند، درست مثل سقراط که در شهر می چرخید و زندگی های فکر نشده را زیر سوال می برد و فلسفه را سلاحی کرده بود نه برای تغییر جهان، بلکه تغییر متواضعانه انسان برای بهتر زیستن که منتهی می شود به بهتر شدن جهان.

بازیگری برای رویارویی با تنهایی

وقتی پرسش درباره چیستی جهان بی پاسخ باشد، در مواجهه با رویدادهای زندگی تنها می مانیم؛ چرا که دیگر پاسخ های کلی، نامستدل و غیردقیق برایمان راضی کننده و راهگشا نخواهد بود. در این شرایط، وجود سوالات درست و دقیق اهمیت بیشتری پیدا می کند و این تنهای عمیق برای اینکه منتهی به یک زندگی نادرست و تباه کننده نشود، نیازمند یاری است. کتب فلسفی و روان شناختی عملی و اخلاقی با این رویکرد، یکی از این یاری کنندگان مهم است.

فلسفه هایی برای خوب زیستن در ایران
 از مجموعه «مدرسه زندگی»، نشر هنوز

مجموعه کتاب های مدرسه زندگی  (The School Of Life)، با عنوان کتاب زندگی، ما را به یک زندگی اندیشیده نزدیک می کنند. این آثار که به تازگی توسط نشر هنوز راهی بازار کتاب ایران شده اند، بیش از هر چیز برای آدم های دوستدار فلسفه، یادآور سقراط است. انگار نویسندگان و پدیدآورندگان مدرسه زندگی، شبیه همان مرد در میان مشکلات عادی و روزمره ما گشته اند و از ما می پرسند کجای کار هستیم و با ارائه نظرات خود و رویکردی فلسفی ما را متوجه اشتباهات فکری مان درباره اصلی ترین و در عین حال روزمره ترین مشکلاتمان می کنند. سقراط سوال های درستی می پرسید و سعی می کرد باورهای عادی شده و نیندیشیده را به یک زندگی اندیشیده و آزموده و قابل کنترل بدل کند.

ما درباره شغلی که به آن علاقه مندیم، درباره پول که تا این حد در زندگی مان نقش مهمی دارد، درباره اثربخشی در جهان، درباره اینکه چگونه با تکنولوژی کنار بیاییم و درباره خیلی چیزهای دیگر مثل انتخاب و تصمیم گیری در زندگی، بخشیدن، مواجه با بیماری، شکست در عشق و شغل و…  افکار شفاف و نتیجه بخشی نداریم. این در حالی است که همه مصائب اصلی ما و احساس ما در زندگی، برآمده از همین امور است و نه اینکه در چه جهانی زندگی می کنیم و جبر بر ما حاکم است یا اختیار.

پیش از اینها هم کتاب های دیگری از آلن دوباتن، مانند تسلی بخشی های فلسفه، هنر سیر و سفر و پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند، به فارسی ترجمه شده بود که آنها هم راهکارهایی عملی از بدنه فلسفه ها و آثار ادبی و هنری می گرفتند تا زندگی در موارد مختلف بهتر شود.

ترجمه بهترین اندیشه های بشر معطوف به چگونه زیستن؛ به زبانی ساده و ملموس و نزدیک تر به کنش حاصل ساده شدن فلسفه در جهان معاصر نیست، بلکه حاصل پخته شدن فلسفه دست کم در کشورهای غربی است، به حدی که به ملموس ترین لایه های زندگی نفوذ کرده است. در کنار اینها اخیرا هم کتاب جستارهایی در باب عشق، نوشته آلن دوباتن با ترجمه کلی امامی از سوی انتشارات نیلوفر چاپ شده است. کتابی که با روشن بینی فلسفی و تحلیلی، لحظه های شکل گیری، رشد و بلوغ عشق را ثبت کرده و توانسته به بینش هایی روان شناسانه و کاربردی در باب عشق برسد.

تقدم فرد بر جمع

چقدر خوب زندگی می کنیم؟ چقدر عاقلانه تصمیم می گیریم؟ چقدر تلاش کرده ایم که پول به جای ایجاد اضطراب و تنفر، ظرفیتی برای رشد و بالا بردن کیفیت زندگی باشد؟ تا چه اندازه از شغلی که داریم راضی هستیم و چرا نمی دانیم شغلی که به آن علاقه داریم چیست؟ چرا از کارمان لذت نمی بریم؟ چرا روابط عاطفی ما متزلزل است و اغلب منتهی به یک تحمل سرد می شود؟ چرا عشق ورزیدن را نیاموخته ایم و به جایش از عشق، پشیمانی، حسرت و دروغ می سازیم؟ چگونه انسان بهتری باشیم و در جامعه خود احساس تشخیص و اثرگذاری کنیم؟ بسیاری از ما پاسخ به این سوالات و سوالاتی از این دست را که ناظر به درون ما و زندگی فردی و شخصی خودمان است نمی دانیم، اما احتمالا درباره نظم نوین جهانی، تقدم اقتصاد بر سیاست، یا فرهنگ بر هر دوی اینها و نسبت توسعه به دموکراسی صاحب دغدغه هستیم.

فلسفه هایی برای خوب زیستن در ایران
 معماری شادمانی، نشر: ملایک، 224 صفحه، 1392، ترجمه: پروین آقایی

آگاهی از امور جمعی و کلان البته بخشی از چگونه زیستن و مفید بودن به لحاظ جمعی است، اما مسئله این است که تصور ایجاد توسعه، با انسان های توسعه نیافته دشوار است. تصور داشتن پروژه رهایی بخشی برای جامعه، در حالی که خود امکان های رهایی را در درون زندگی خود نیازموده ایم چندان ساده نیست. حوزه عمومی از حوزه خصوصی جدا نیست؛ برای مثال جامعه پذیری ابتدا با آموزش ها و مهارت های فردی رخ می دهد. علوم سیاسی همواره به لحاظ نظری شاخه ای از مباحث اخلاقی و برساخته ای بر فلسفه اخلاق بوده است. برای همین هم اساتید فلسفه، علوم و اقتصاد سیاسی نظریاتی اخلاقی داشتند که مقدم بر پروژه عمومی و  جمعی خود، آن را صورت بندی می کردند و انتشار می دادند.

کسانی چون ارسطو، ماکیاولی، اسپینوزا، هابز، آدام اسمیت، جان استوارت میل، راولز، نیگل و… همه و همه با توجیه زمینه ها و دستاوردهای فردی و شخصی و در نظر گرفتن طبع و روان انسان به ساختن یک رویکرد، دستگاه یا دستورالعمل در حوزه فلسفه و اقتصاد سیاسی پرداختند. شاید کتاب هایی مانند جستارهایی در باب عشق و مجموعه کتاب های مدرسه زندگی و پروژه کاری آدم هایی، مانند آلن دوباتن، جان آرمسترانگ، جان پل فلینتوف، رومن کرزناریک (همه از اعضای تشکیل دهنده مدرسه زندگی و نویسندگان کتاب های زندگی)، پیتر سنگر، رابرت رولاند اسمیت، لارس اسوندسن و… راهکارهایی هستند برای مشکلات معوق مانده انسان، انسانی پیشرفته که گاه از حل کردن یک ماجرای عشقی، انتخاب یک شغل، موثر بودن با این همه ابزار، تصمیم گرفتن برای خریدن یک تلفن همراه به روز یا حفظ سلامت عقل و روان خود عاجز مانده است.

Check Also

زندگینامه احمد شاملو

احمد شاملو (زاده ۲۱ آذر، ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانهٔ شمارهٔ ۱۳۴ خیابان صفی‌علیشاه – …