ریشه ضرب المثل خر ما از کرگی دم نداشت چیست؟

خر333

می گویند شهری بود که به آن شهر بارون می گفتند. در این شهر همیشه جنجال و سر و صدا تمام نمی شد و کسی جرأت نمی کرد پا به آن شهر بگذارد. یک روز ملانصرالدین هوای شهر بارون کرد و گفت: می خواهم به این شهر بارون بروم تا ببینم چطور شهری است رفت و وارد شهر شد. در بین راه که می رفت دید یک نفر خرش با بار افتاده و به تنهایی نمی تواند آن را از زمین بلند کند. وقتی ملا را دید از او کمک طلبید و گفت: خرم با بار افتاده و نمیتوانم آن را بلند کنم ملا جلو رفت و دم خر را گرفت تا به کمک صاحبش آن خر را بلند کند.
از قضا دم خر داخل دست ملا کنده شد. صاحب خر با خشونت دم خر را گرفت و گذاشت دنبال ملا و همینطور که ملا داشت می دوید، اسب یک نفر از اهالی شهر بارون فرار کرده بود و صاحب آن دنبال اسبش می دوید. وقتی که ملا را دید دوان دوان می آید فریاد زد تا اسب را از جلو بگیرد و نگذارد فرار کند. ملا از زمین سنگی برداشت و به طرف اسب پرت کرد تا مانع از فرار او بشود. از قضا سنگ به چشم اسب خورد و چشم اسب را کور کرد.

Check Also

ریشه ضرب المثل دری وری می گوید

  در ادبیات فارسی به طور کلی جملات نامفهوم و بی معنی و خارج از …